
اگر از شما بخواهند واژهی سازمان را نقاشی کنید، چه خواهید کشید؟
بیش از نیمی از افرادی که این تست را انجام دادهاند، سازمان را به صورت فلوچارت، سلسله مراتب، هرم نقاشی کردهاند. (اسفین کامینز؛ کتاب بازآفرینی استراتژی – ترجمه دکتر خلیلی شورینی)
حال آنکه همه میدانیم، این انسان است که موظف است استراتژی سازمان را اجرا کند.
کوچینگ (رهیاری) سازمانی چه میکند؟
در رهیاری (کوچینگ) سازمانی تمرکز بر انسان (به عنوان مهمترین عنصر شکلدهنده سازمان) است و در این فرایند، ابتدا افراد نسبت به نقاط قوت، باورهای کارآمد و باورهای ناکارآمد خود آگاهی پیدا میکنند و سپس قادر خواهند بود ضمن کشف انگیزههای شخصی و افزایش مشارکت سازمانی، در مسیر موفقیت سازمان نقش موثرتری ایفا کنند.
رهیاری به معنای توسعه بخشیدن مهارتها و دانشِ شخص در راستای بهبودِ عملکردِ شغلی است که منجر به دستیابی به اهداف سازمانی خواهد شد. رهیاری، عملکردِ قوی و رشد کاری را مورد هدف قرار میدهد و البته ممکن است بر روی زندگی خصوصیِ شخص نیز اثر بگذارد. (CIPD ۲۰۰۹)

کوچینگ حرفهای مزایای بسیار شگفتانگیزی به همراه دارد، از آن جمله میتوان به ایجاد دیدگاههای تازه نسبت به چالشها، افزایش مهارتهای تصمیمگیری، افزایش اعتماد به نفس و اثربخشی بیشتر و … اشاره کرد. این لیست به همینجا ختم نمیشود.
همهی کسانی که از کوچینگ استفاده کردهاند شاهد پیشرفت قابل ملاحظهای در زندگی شخصی و کسب و کار خود بودهاند و به هدفهای مورد نظرشان دست پیدا کردهاند:
رهیاری (کوچینگ) حرفهای، حداکثر پتانسیل لازم را در ایجاد منابع پنهان بهرهوری، در اختیار افراد قرار میدهد
تقويت اعتماد بهنفس و بهبود مهارتهاي ارتباطي در کارکنان، در زمان رویارویی با چالشها در برطرف کردن نیازهای سازمانی، نقش به سزایی ایفا میکند. كوچينگ سبب تقويت و بهبود مهارتهاي نرم مراجعان ميشود
رهیاری (کوچینگ) سبب یادگیری و ایجاد شفافیت در پیشبرد اقدامهای عملی در بستری از تعهد برای دستیابی به نتایج قابل اندازهگیری میشود. اکثریت قریب به اتفاق شرکتها (۸۶ درصد) میگویند: در بدترین حالت، حداقل همان میزان سرمایهگذاری انجام شده بر روی فرایند رهیاری (کوچینگ) را بازگرداندهاند
نمونه ای از جلسات کوچینگ سازمانی:
مدیر عامل یک شرکت با گردش مالی چند میلیون یورو در سال برای واگذاری مسوولیت و تفویض اختیار دچار چالش بود و با همین موضوع وارد جلسات کوچینگ شد:
در جلسه اول آنچه آشکار شد برای او و کوچ، هر دو، بسیار عجیب بود. این فرد موفق و ثروتمند، احساس میکرد در موقعیت خود زندانی شده است و کار مورد علاقه او با آنچه انجام میداد فاصله زیادی داشت. او با این آگاهی وارد جلسات بعدی شد و تغییراتی در راستای شادمانی و اهداف قلبیاش ایجاد کرد.
همانطور که مشاهده میکنید در فرایند کوچینگ سازمانی، موضوعات بسیاری از افراد برای تصمیمگیری در زمینههای مختلف دچار چالشهای جدی هستند:
مدیر عامل یک شرکت با افزایش پروژههای در دست اقدامش، به دلیل موانع ذهنی و ترس، تصمیمهای جدی را به تعویق میانداخت و این مساله بار روانی و بار مالی زیادی به او تحمیل میکرد، او توانست با دیدن و درک موانع و یافتن راهکاری برای آن، عملکرد خود را به شدت تقویت کند.
تعارض بین افراد درون سازمان امری اجتنابناپذیر است و کوچینگ به دلیل آگاهیبخشی و کمک به ایجاد اقدامهای خلاقانه تا کنون به افراد همسطح و غیر همسطح زیادی کمک کرده که روابط خود را ترمیم یا تعمیق یا شفاف کنند و این مساله به شادابی محیط کار و افزایش عملکرد طرفین منجر شده است.
برنامهریزی توسعه فردی برای هر شخصی که تمایل دارد از بیشترین ظرفیت خود در زندگی شخصی و کاری استفاده کند، ضروری است و این مساله نیاز به خودآگاهی بالایی دارد، افراد برای رسیدن به مرحله طراحی این برنامهریزی، چند جلسه برای شفاف شدن ذهن، کم کردن هیجانات منفی و یافتن نکات ارزشمند شخصی نیاز دارند و با باز شدن افق دید، این برنامه با کارآمدی بالایی توسط خود فرد تدوین خواههاید شد.
برخی افراد با بروز هیجانات منفی ناگهانی مانند عصبانیت، استرس، نفرت و … مواجه هستند و این مساله تاثیرات منفی بسیاری بر روابط کاری و شخصی آنها میگذارد. با آشکار شدن ریشهها و نتایج برای فرد، در چند جلسه میزان این بروزها و شدت آنها به طرز معناداری کاهش مییابد و عموماً با تشویق محیط این رفتار به شکل پایداری زندگی مراجع را تغییر میدهد.
برای کسب اطلاعات بیشتر فرم زیر را پر کنید تا با شما تماس بگیریم