8 سبک رهبری – همراه با پرسشنامه تعیین سبک رهبری

ادامه‌ این متن را شما بنویسید تا بگویم سبک رهبری شما چیست:

«یک رهبر خوب همیشه باید…»

هرچه سابقه بیشتری در کار رهبری داشته باشید احتمالا تعداد جمله‌های بیشتری خواهید ساخت.

اینکه درحال خواندن این مقاله هستید نشان می‌‌دهد یا هم‌اکنون رهبر هستید یا علاقمند به مباحث رهبری هستید. رهبری سبک‌های مختلفی دارد و برای این‌که به رهبر بهتری تبدیل شویم باید این سبک‌ها را بشناسیم و بدانیم اکنون کجا ایستاده‌ایم. در مقاله دیگری 6 سبک رهبری را همراه با مزایا و معایب آن معرفی کردیم و حالا یک دسته‌بندی دیگر از سبکهای رهبری را معرفی می‌کنیم و میزان اثربخشی آن‌ها را توضیح می‌دهیم.

در انتها هم با ارزیابی پاسخ‌های شما به سوال بالا، می‌گوییم سبک رهبری شما چیست.

 

سبک رهبری چیست؟

مجموعه روش‌ها و رفتارهای یک رهبر برای جهت دادن، انگیزه بخشیدن و مدیریت دیگران. همچنین چگونگی طراحی و به‌کارگیری استراتژی‌ها برای رسیدن به انتظارات سهام‌داران و رفاه سایر اعضای تیم به سبک رهبری او بستگی دارد.

 

چرا شناخت سبک رهبری مهم است؟

شناختن سبک رهبری اهمیت دارد زیرا می‌تواند مشخص کند شما چگونه افراد تحت سرپرستی خود را هدایت می‌کنید؟ مشخص می‌کند افرادی که مستقیماً زیر نظر شما هستند، به شما چگونه نگاه می‌کنند؟ آیا از نظر آن‌ها شما یک رهبر تأثیرگذار هستید؟

درست است که با گرفتن بازخورد می‌توانید چگونگی عملکردتان را متوجه شوید اما قبل از آن شناخت سبک رهبری می‌تواند نقطه شروع بسیار مفیدی باشد و ممکن است نیاز برای بازخوردن گرفتن را هم کاهش دهد.

هر سبک رهبری، کاستی‌های خاص خودش را دارد و به شما اجازه می‌دهد تا آگاهانه بخش‌هایی را که قابلیت بهبود دارند، اصلاح کنید. حتی اگر فکر می‌کنید بستر تیم‌تان را برای گرفتن و دادن بازخورد امن و راحت کرده‌اید، اما باید بدانید که همیشه کارکنانی هستند که حتی در نظرسنجی‌هایی که هویت‌شان مشخص نیست هم از بیان نظراتشان پرهیز می‌کنند.

 

استادی در راهبری با مارشال گلداسمیت
استادی در راهبری با مارشال گلداسمیت

 

اگر آماده شناخت سبک رهبری خاص خودتان هستید، برویم سراغ هشت سبک از رایج‌ترین سبک‌ها:

آشنایی با 8 سبک‌ رهبری

1-    رهبری دموکراتیک / Democratic

در سبک دموکراتیک رهبر بر اساس اطلاعات اعضای تیم تصمیم‌گیری می‌کند. اگرچه خودش تصمیم نهایی را می‌گیرد اما تمام اعضای تیم نقشی مساوی در جهت‌دهی آن تصمیم دارند.

رهبری دموکراتیک یکی از مؤثرترین سبک‌های رهبری است زیرا به کارکنان سطوح پایین‌تر اجازه تمرین قدرتی را می‌دهد که در آینده و در سطوح بالاتر به آن نیاز دارند. برای نمونه، یک رهبر دموکراتیک در جلسه هیئت مدیره، چند گزینه برای تصمیم‌گیری ارائه می‌دهد تا درباره هر کدام از این گزینه‌ها گفت‌وگو کنند. پس از تبادل نظر، نظرات تک تک اعضای هیئت مدیره را می‌گیرد و در اتخاذ تصمیم نهایی از آنها استفاده می‌کند یا تصمیم‌گیری را به رأی‌ می‌گذارد.

2-    رهبری خودکامه / Autocratic

رهبری خودکامه درست نقطه مقابل رهبری دموکراتیک است. در این سبک رهبری هر رهبر بدون مشورت و گرفتن اطلاعات از افراد تصمیم‌گیری می‌کند. در این مدل با اعضای تیم نه گفت‌وگو می‌شود و نه نظرات آن‌ها به حساب می‌آید. اما از آن‌ها توقع می‌رود که همیشه و با سرعت خود را با دستورات هماهنگ کنند.

مثال این نوع رهبری را می‌توان در زمان‌هایی پیدا کرد که مدیر ساعات کاری را بدون هماهنگی با کارکنان و به‌خصوص کارکنانی که کارشان تحت تأثیر دستور جدید قرار دارد، تغییر می‌دهد.

روشن است که این سبک رهبری مشکل ایجاد می‌کند. امروزه دیگر سازمان‌ها نمی‌توانند بدون ایجاد فرهنگی متوازن، از کارکنان خود نگهداری کنند. بهترین مدل رهبری آن است که نسبت به درک و چشم‌انداز سایر اعضای تیم نگاهی باز دارد.

3-    رهبری آزادی‌خواه / Laissez-Faire

Laissez-Faire یک اصطلاح فرانسوی است به این معنا: «بگذار کارشان را بکنند». رهبرانی علاقه‌مند به این عبارت هستند که تا حد زیادی قدرت را به کارکنانشان واگذار می‌کنند.

سبک رهبری آزادی‌خواه معمولا در استارتاپ‌های جوان زیاد به چشم می‌خورد. جایی که رهبر تیم قوانین دفتری و ساعات کاری سفت و سختی مشخص نمی‌کند. کاملاً به کارمندان اعتماد می‌کنند و تمرکزشان را روی کارهای کلی مدیریت شرکت می‌گذارند.

تاثیر خوب این سبک این است که از طریق اعتمادی که به کارکنانش دارد و به خاطر قدرت انتخابی که به آن‌ها می‌دهد، آن‌ها را توانمندتر می‌کند. اما در طرف مقابل ممکن است باعث محدود شدن توسعه و نگاه منتقدانه به فرصت‌های رشد شرکت هم به وجود بیاورد. بنابراین بسیار مهم است که رهبر آزادی‌خواه به‌طور مرتب جریان و کیفیت اوضاع را بررسی کند.

4-    رهبری استراتژیک / Strategic

جایگاه رهبری استراتژیک، میان استراتژی اصلی سازمان و فرصت‌های رشد آن قرار دارد. رهبر مسئولیت کارهای اجرایی را به عهده می‌گیرد و از پایداری شرایط کاری برای همه اعضای سازمان اطمینان حاصل می‌کند.

تفکر استراتژیک از انواع کارکنان در موقعیت‌های مختلف حمایت می‌کند به همین خاطر این سبک رهبری مطلوب خیلی از سازمان‌هاست. اگرچه استانداردهایی که رهبران این سبک وضع می‌کنند می‌تواند پرریسک باشد – چون این استاندارها بر اساس سطح اعضای تیم وضع وضع می‌شوند – اما چه چیزی برای یک شرکتی بهتر از این‌که هر عضوی به روش خودش موفقیت‌آمیز عمل کند؟

5-    رهبری تحول‌گرا / Transformational

برای رهبر تحول‌گرا اولویت تحول و بهبود، مطابق قراردادها و آیین‌نامه‌های شرکت است. کارکنان ممکن است هر هفته یا هر ماه وظایف و اهداف اصلی خود را به نتیجه برسانند اما این رهبر است که باید دائماً آن‌ها را از منطقه امن‌شان به بیرون مشایعت کند.

زمانی که پروژه‌ای با این سبک از رهبری شروع به کار می‌کند، همه کارکنان باید فهرستی از اهداف خود و همین‌طور موعدهای رسیدن به آن‌ها را تهیه کرده باشند. این اهداف ممکن است در نگاه اول ساده به نظر برسند، اما این مدیر است که سرعت رسیدن به موعدها را تنظیم می‌کند و به کارکنان اهداف چالش‌برانگیزتری (هم‌زمان با در نظر داشتن مسائل مربوط به رشد سازمان) می‌دهد.

این سبک رهبری اغلب در شرکت‌هایی که ذهنیت رشد دارند طرفدار دارد؛ چرا که کارکنان را ترغیب می‌کند توانایی‌های خود را ببینند و آن را ارتقا دهند. اما رهبران تحول‌گرا باید حواس‌شان باشد که برای دادن مسئولیت‌های جدید، از کوچینگ استفاده کنند و به منحنی یادگیری هر فرد توجه کنند.

6-    رهبری تعاملی / Transactional

رهبران تعاملی به اعضای تیم‌شان برای انجام دقیق کارها پاداش می‌دهند. زمانی که یک پروژه با همراهی مدیر تعاملی کلید می‌خورد به این معنا است که شما با یک برنامه با پاداشی مشخص روبه‌رو هستید که به شما برای رسیدن به اهداف و وظایف کاری‌تان انگیزه می‌دهد.

یک تیم بازاریابی را در نظر بگیرید که به هدف خودش که رسیدن به تعداد مشخصی لید در پایان فصل بوده، رسیده. اعضای تیم منتظرند که پاداش تعیین‌شده را دریافت کنند. هر چه نتایج کنونی فاصله بیشتری با هدف تعیین‌شده داشته باشد، به طبع پورسانت بیشتری نصیب اعضای تیم خواهد شد.

ویژگی مثبت رهبری تعاملی این است که به ثبات و پایداری نقش‌ها و مسئولیت‌های هر فرد کمک می‌کند. اما می‌تواند منجر به کم کاری کارکنان هم بشود، چون آن‌ها از بازدهی مالی کار خود خیال‌شان راحت است. این سبک رهبری از برنامه‌های تشویقی برای انگیزه دادن به کارکنان بهره می‌گیرد اما باید به دو چیز توحه کند: اهداف سازمان و پاداش‌های پیش‌بینی نشده.

7-    رهبری کوچینگی / Coaching

این سبک رهبری روی شناسایی و تقویت نقاط قوت فردی هر عضو متمرکز است. همچنین بر استراتژی‌هایی تمرکز دارد که اعضا را به همکاری بهتر تشویق و ترغیب می‌کند. این سبک، شباهت‌های بسیاری با رهبری استراتژیک و دموکراتیک دارد اما بر رشد و موفقیت افراد تأکید بیشتری می‌کند.

این روش به‌جای اجبار کارکنان به تمرکز بر مهارت‌ها و اهداف مشابه، می‌کوشد یک تیم قدرتمند بسازد که در آن هر عضو ناحیه تخصصی خودش را دارد. در بلندمدت این نوع رهبری بر ایجاد تیم‌های قدرتمندی تأکید دارد که می‌توانند به‌خوبی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و در مجموعه مهارت‌های منحصربه‌فرد خود و کارهایی که خوب انجام می‌دهند، بدرخشند.

مدیری با این سبک رهبری کارکنان را تشویق می‌کند تا وظایف جدید برعهده بگیرند، در جلسات حضور پیدا کنند و بازخوردهای سازنده بدهند و به این ترتیب نقاط قوت خود را تقویت کنند. او همچنین اعضا را تشویق می‌کند مهارت‌های جدید را از هم‌تیمی‌های خود یاد بگیرند.

8-    رهبری بوروکراتیک / Bureaucratic

رهبران بوروکراتیک می‌خواهند بر اساس کتاب‌ها و دستورالعمل‌ها رهبری کنند. رهبر بوروکراتیک (برخلاف رهبری خودکامه) نظرات کارکنان را می‌شنود و به آن‌ها فکر می‌کند، اما اگر متوجه شود با سیاست‌های سازمان در تضاد است، آن را نخواهد پذیرفت.

سبکی که در بیشتر در سازمان‌های بزرگ، قدیمی و سنتی رایج است. یک کارمند استراتژی قدرتمندی را که چندان سنتی نیست، پیشنهاد می‌کند، اما از سوی رهبران رد می‌شود. با این استدلال که شرکت در حال حاضر از روندی که در پیش گرفته رضایت دارد و تلاش برای تجربه یک ماجرای جدید، هدر دادن زمان و منابع است.

کارکنانی که تحت این سبک رهبری هستند به‌اندازه کارمندان تحت رهبری خودکامه، احساس کنترل شدن ندارند اما همچنان حس می‌کنند که نمی‌توانند کارهای خود را آن طوری که خودشان می‌خواهند انجام دهند. این سبک کم کم خلاقیت و نوآوری را از بین می‌برد و قطعاً برای شرکت‌هایی که به دنبال اهداف جاه‌طلبانه و رشد سریع هستند، مناسب نیست.

 

8 سبک رهبری - سبک رهبری شما چیست؟ (1)
8 سبک رهبری – سبک رهبری شما چیست؟

 

ارزیابی سبک‌های رهبری

رهبران ممکن است تلفیقی از چند سبک رهبری را با توجه به صنعتی که در آن فعال و موانعی که با آن روبه‌رو هستند، استفاده کنند. ریشه‌هایی که این سبک‌ها را به هم ربط می‌دهد با عنوان «منطق کنشی» می‌شناسند.

ایده منطق کنشی (action logics) از یک نظرسنجی مدیریتی محبوب به نام «نمایه توسعه رهبری» به وجود آمد. نظرسنجی‌ای که بیل توربرت و سوزان کوک گروتر آن را طراحی کرده بودند. آن‌ها در نظرسنجی خود ۳۶ جمله با پایان باز قرار داده بودند و از مدیران خواسته بودند آن جمله‌ها را کامل کنند. این نظرسنجی خلاقانه نتیجه جالبی داشت. مدیران شرکت‌کننده در این نظرسنجی اعلام کردند پس از پاسخ دادن به پرسش‌های آن، چشم‌انداز جدیدی پیش رویشان گشوده شده است. پس از این نتیجه شگفت‌انگیز، بیل توربرت و سوزان کوک گروتر تصمیم گرفتند نظرسنجی خود را در کتابی با عنوان تحول فردی و سازمانی منتشر کنند.

منطق کنشی نقاطی از دیدگاه‌های رهبران را به خودشان نشان داد که می‌توانست قدرت و امنیت [سازمان] به خطر بیندازد.

6 منطق کنشی رهبران

ما شش تا از منطق‌های کنشی نظرسنجی بیل توربرت و سوزان کوک گروتر را در ادامه آورده‌ایم تا شما هم این تمرین را انجام دهید و ببینید که با هر کدام چقدر موافقید. در انتها هم نحوه‌ی ارزیابی این نظرسنجی را توضیح می‌دهیم تا متوجه شوید سبک رهبری شما بر اساس کدام منطق کنشی شکل گرفته است. ابتدا ببینیم این منطق‌های کنشی چه هستند:

1- فردگرا / Individualist

مطابق تحقیقات طراحان نظرسنجی سبک رهبری فردگرا از افراد خودآگاه و خلاق که بر توسعه – مطابق عملکرد کلی سازمان – تمرکز دارند بروز می‌کند. این منطق کنشی با میل این افراد به موفقیت و دستیابی آن‌ها به اهدافشان و در نتیجه توسعه دائمی مهارت‌هایشان شکل می‌گیرد.

جمله نخست مقاله را به یاد بیاورید: «یک رهبر خوب باید…». به نظر شما یک فردگرا در تکمیل این جمله چه می‌گوید؟

با هم می‌خوانیم:

فردگرای ۱: «یک رهبر خوب باید همیشه به قدرت شهودی خود نسبت به فرآیندهای سازمان اعتماد داشته باشد.»

فردگرای ۲: «مهم است که با دیگران ارتباط برقرار کنم به‌طوری‌که بتوانم ایده‌های پیچیده را به‌راحتی با آن‌ها در میان بگذارم.»

فردگرای ۳: « به فرآیندها حس بهتری دارم تا موفقیت‌های پایدار.»

2- استراتژیست / Strategist

استراتژیست‌ها آگاهی خوبی از محیطی که در آن مشغول به فعالیت هستند، دارند. آن‌ها درک عمیقی از ساختارها و فرآیندهایی دارند که موجب موفقیت کسب‌وکار می‌شود و مهم‌تر اینکه نگاه انتقادی به ساختارها دارند و همواره به دنبال ارزیابی و بهبود ساختارها هستند.

یک استراتژیست جمله بالا را به این ترتیب کامل می‌کند:

استراتژیست ۱: «یک رهبر خوب باید همیشه بتواند توافقی میان گروه‌های مجزا ایجاد کند.»

استراتژیست ۲: «باید در زمینه توسعه یک سازمان به شکل کلی و همچنین رشد و کسب دستاوردهای فردی کارکنان فعالیت کرد.»

استراتژیست ۳: «تضاد قابل اجتناب نیست اما به‌قدر کفایت درباره روابط فردی و حرفه‌ای تیم خود اطلاعات دارم و می‌توانم تضادها را حل‌وفصل کنم.»

3- کیمیاگر / Alchemist

از این منطق کنشی به‌عنوان یکی از پیشرفته‌ترین و مؤثرترین روش‌ها در مدیریت تغییر سازمانی توصیف می‌کنند. آنچه کیمیاگرها را از سایر منطق‌های کنشی متمایز می‌کند توانایی منحصربه‌فرد آن‌ها در دیدن تصویر بزرگ (big picture) در هر چیزی است. از طرف دیگر نیاز به توجه به جزئیات را هم به‌خوبی درک می‌کنند و آن را جدی می‌گیرند. در سبک رهبری کیمیاگر، هیچ بخش یا کارمندی نادیده گرفته نمی‌شود.

کیمیاگرها در ادامه جمله بالا می‌گویند:

کیمیاگر ۱: «یک رهبر خوب به کارکنانش کمک می‌کند تا به بالاترین سطح توانایی خود برسد. او برای این منظور به همدلی و آگاهی اخلاقی درونی خود دسترسی دارد.»

کیمیاگر ۲: «مهم است که یک تأثیر عمیق و مثبت بر هر چیزی که روی آن کار می‌کنیم، داشته باشیم.»

کیمیاگر ۳: «من توانایی منحصربه‌فردی برای متوازن کردن نیازهای کوتاه‌مدت و اهداف بلندمدتم دارم.»

4- فرصت‌طلب /  Opportunist

فرصت‌طلب‌ها معمولاً با نوعی عدم اعتماد به دیگران سبک رهبری شان را مشخص می‌کنند و از یک چهره تصنعی برای تحت کنترل نگاه داشتن کارکنانشان بهره می‌گیرند. فرصت‌طلب‌ها به رفتار بد خودشان وجه خوبی می‌بخشند تا آن را مشروع جلوه دهند. آن‌ها به قاعده «چشم در برابر چشم» اعتقاد دارند.

جمله فرصت‌طلب‌ها:

فرصت‌طلب ۱: «رهبر خوب باید همیشه به دیگران به چشم فرصت محتملی نگاه کند که می‌تواند بهترین خروجی را از آن بگیرد، حتی اگر به قیمت توسعه حرفه‌ای آن‌ها تمام شود».

فرصت‌طلب ۲: «من برای خودم حق رد کردن اطلاعات یا نقدهای دیگران را قائل هستم.»

5- دیپلمات / Diplomat

برخلاف فرصت‌طلب‌ها، دیپلمات‌ها به رقابت یا تحت سلطه در آوردن موقعیت‌ها اعتقادی ندارند و در عوض به دنبال ایجاد کمترین تغییر در سازمان هستند و این کار را از طریق سازگاری با هنجارهای موجود و تکمیل وظایف روزانه، با کمترین اصطکاک انجام می‌دهد.

دیپلمات‌ها این‌گونه پاسخ داده‌اند:

دیپلمات ۱: «یک رهبر خوب همیشه باید در برابر تغییر مقاومت کند، زیرا خطراتی ایجاد می‌کند که موجب ناپایداری در میان افراد زیردست می‌شود.»

دیپلمات ۲: «مهم است که بتوان در موقعیت‌های تیمی به شکلی مطمئن و به دور از درگیری، یک علقه اجتماعی ایجاد کرد.»

دیپلمات ۳: «من بیشتر تمایل به افزایش کارهای تیمی یا سبک رهبری حمایتی دارم.»

6- کارشناس / Expert

یک کارشناس، یک فرد حرفه‌ای در یک زمینه کاری است که دائماً برای تکمیل دانش خود در یک موضوع و رسیدن به استانداردهای بالا در آن تلاش می‌کند. یک کارشناس به‌عنوان فردی بااستعداد و منبع دانش برای اعضای تیم شناخته می‌شود اما این منطق کنشی ممکن است یکی از عناصر اصلی رهبری را نداشته باشد. عنصر مهم و حیاتی «هوش هیجانی».

برخی از کارشناسان با این جملات نظرسنجی را تکمیل کرده‌اند:

کارشناس ۱: «یک رهبر خوب باید دانش خود را مطابق نیازهای سازمان و افراد تحت سرپرستی، اولویت‌بندی کند.»

کارشناس ۲: «زمانی که پای حل مسئله‌ای در یک شرکت در میان باشد، نظر من درست‌ترین نظرها است.»

 

پرسشنامه سبک رهبری: شما چگونه رهبری هستید؟

حالا نوبت شماست. اینکه تا اینجا آمده‌اید حکایت از کنجکاوی شما دارد. بیایید این کنجکاوی را به کار بگیریم و سبک رهبری خودمان را پیدا کنیم. با توجه به مطالب بالا حس می‌کنید کدام منطق کنشی در شما وجود دارد؟ درباره هر جمله فکر کنید و سپس با هشت سبک رهبری مقایسه کنید.

جمله متعلق به منطق کنشی سبک رهبری
استراتژیست ۳ دموکرات
فرصت‌طلب 1 – فرصت‌طلب 2 – کارشناس ۱- کارشناس ۲ خودکامه
دیپلمات ۲- دیپلمات ۳ – کارشناس ۱ آزادی‌خواه
استراتژیست ۱- استراتژیست ۲- کیمیاگر ۳ استراتژیک
فردگرای ۱ – فردگرای ۲ – فردگرای ۳ – کیمیاگر ۱ – کیمیاگر ۲ تحول‌گرا
دیپلمات ۳ تعاملی
دیپلمات ۱ بوروکراتیک

 

کلید پرسشنامه

هر چه منطق کنشی در شما بیشتر باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که شما ترکیبی از سبکهای رهبری را به خدمت خودتان درآورده باشید. برای نمونه اگر شما با همه اظهارات استراتژیست‌ها موافق باشید، این به معنای آن است که شما ۶۶ درصد رهبر استراتژیست و ۳۳ درصد رهبر دموکراتیک هستید. اگر شما فقط با یک سوم این اظهارت موافق باشید اما همه جمله‌های کیمیاگر را درست بدانید به این معنا است که شما ۵۰ درصد رهبری تحول‌گرا، ۲۵ درصد رهبری استراتژیک و ۲۵ درصد رهبری دموکرات هستید.

به خاطر داشته باشید که این منطق‌های کنشی به‌عنوان مراحلی در حال توسعه در نظر گرفته می‌شوند و نه بخش‌های راکد و بدون تغییر. بیشتر رهبران از طریق این چند روش به سبک رهبری خود جامه واقعیت می‌پوشانند.

 

سبک رهبری خود را بشناسید تا به رهبر بهتری تبدیل شوید

شناخت سبک رهبری به شما کمک می‌کند تا به رهبر مؤثرتری تبدیل شوید. چه شما مدیریت یک تیم بزرگ یا یک تیم کوچک را به عهده داشته باشید، سبک شما شدیداً بر نظر افراد تحت سرپرستی شما به شما تأثیرگذار است و این‌که شما چقدر می‌توانید تیم خود را به شکلی تأثیرگذار مدیریت کنید تا سازمان به اهداف خود دسترسی پیدا کند.

برای دستیابی به این امر مهم پیشنهاد می‌کنم در دوره استادی در راهبری شرکت کنید و در این مسیر از آموزه‌های مارشال گلداسمیت متفکر شماره یک رهبری دنیا بهره‌مند شوید.

منبع : Hubspot

اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *