هر سازمانی که به دنبال جایگاهی ممتاز در عرصه کسبوکار باشد بهطور قطع به مشارکت و آموزش افراد اهمیت میدهد و انسان را در مرکز پروژههای خود، چه از نظر فنی و چه از نظر استراتژیک قرار میدهد زیرا کارکنان افرادی هستند که به سازمانها ارزش و چابکی میبخشند. از همین رو است که آموزش و توسعهی فردی و سازمانی کارکنان و داشتن تیم و سازمان یادگیرنده از اهمیت ویژهای برخودار است.
طبق آمارها، شرکتها معمولاً در توسعه شغلی کارکنان خود خوب عمل نمیکنند و سازمان يادگيرنده نیستند به همین خاطر است که بیشتر کارکنان تصمیم به خودآموزی میگیرند. بیشتر افرادی که به پیشرفت و آینده خود اهمیت میدهند خودشان مشغول یادگیری میشوند زیرا این روزها کارکنان دیگر به دنبال این نیستند که در شغلشان راکد بمانند و به سطح مشخصی از رشد و درآمد اکتفا کنند.
سازمانهای یادگیرنده چه کارهایی انجام میدهند؟
در دنیای امروزی که همه چیز با سرعت زیادی در حال تغییر است، نکته مهم سرعت و میزان قدرت یادگیری است و دانستههای موجود از اهمیت کمتری برخوردار است. یکی از نشانههای شرکتهای موفق در سرعت سرسامآور این دوران، تبدیل شدن به یک سازمان یادگیرنده با نیروهای خودآموز (self-learners) است، جایی که همه افراد آن جستجوگر و حلکننده مساله هستند. معنای این کار پیشرفت و توسعه در همه کارها است از ساختار جلسات، چارت سازمانی و فرهنگ سازمانی گرفته تا تغییر KPI.
آمارهای شرکتی نشان میدهند که رشد در سازمانهایی که روی یادگیری کار میکنند سرعت بسیار بالایی دارد، رضایت مشتریان از ۷۸ درصد به ۹۲ درصد افزایش و هزینههای زیرساخت تا ۷۰ درصد کاهش پیدا میکند و این تازه شروع کار است.
یک مطالعه در آمریکا نشان میدهد که بیشتر نیروی کار این کشور خودشان به رشد و آموزش خودشان اهمیت میدهند و حدود ۳.۳ ساعت در هفته را به خودآموزی اختصاص میدهند درحالی که از طریق سازمانها ۰.۶۱ ساعت آموزش میبینند. اما به واقع کارکنان چگونه میآموزند؟
در یک سازمان یادگیرنده نیروهای کار چگونه یاد میگیرند؟
با توجه به تصویر زیر متوجه میشویم که کارکنان امروزی در مقایسه با روشهایی که سازمانها ارائه میدهند، روشهای متفاوتی برای یادگیری دارند.
امروزه بسیاری از سازمانهای یادگیرنده از دورههای آموزشی الکترونیکی یا کلاسها و دورههای آموزشی مخصوص کارکنان برای به کاربستن یک رویکرد جدید در کسب وکار بهره میگیرند؛ برای مثال کارکنان در سالن اجتماعات سازمان جمع میشوند و پاورپونتی را در طول ساعت کاری میبینند که اطلاعات جدیدی به آنها میدهد. مشکل این است که ۸۰ درصد محتواهای ارائه شده در این گونه جلسات متداول، بعد از یک ماه (مطابق مطالعاتی که از سوی اچ.اف اسپتزر انجام شده) از یاد شرکتکنندگان میرود. از سوی دیگر و مطابق با مطالعهای متفاوت، ۷۰ درصد از دانشِ کاربران از طریق تجربیات کسب وکاری آنها به دست میآید. آدمها از طریق انجام دادن یادمیگیرند! این موثرترین روش برای آنها است زیرا آنها را قادر میکند تا از طریق اشتباهاتشان بیاموزند.
بااینحال ۸۰ درصد بودجه آموزش سازمانهای یادگیرنده به روشهای قدیمی (جلسات آموزشی، آموزش الکترونیکی و موارد مشابه) اختصاص یافته است. اما تفاوت بسیار مهمی بین روشهایی وجود دارد که کارکنان امروزی با آن به آموزش خودشان را میپردازند.
یادگیرندگان امروزی و مدرن همانطور که از اسمش پیدا است، روشهای متفاوت خودشان را دارند. شما نمیتوانید از یادگیرندگان امروزی توقع داشته باشید سه ساعت سر جای خودشان بدون تحرک بنشینند و شما به آنها آموزش دهید که چگونه از فضای ابری جدید استفاده کنند. سازمان یادگیرنده نیاز به تغییر شیوه آموزش دارند.
همانطور هم که پیش تر ذکر شد، یادگیرندههای جدید از طریق انجام دادن کار یاد میگیرند. آنها نیاز دارند که به سرعت و به شکلی مؤثر در محیط کار خود عمل کنند. نیروهای کار در سازمان یادگیرنده مدرن مایل به دریافت آنی و بیواسطه اطلاعات هستند، دقیقاً همان زمانی که نیاز به آنها دارند. این کارکنان، کارکنان خودآموز بوده و خودشان آموزش خودشان را کنترل میکنند و خودشان تصمیم میگیرند که میخواهند روی چه چیزی تمرکز کنند تا به نتایج بهتری برسند.
راه حل آموزش به کارکنان جدید در یک سازمان یادگیرنده چیست؟
سازمانهای یادگیرنده باید برای حمایت و آموزش کارکنان خود و جوابگویی به نیازهای آنها به بهترین شکل ممکن، محیط را تحت کنترل خود دربیاورند، به مشاهدات خود اهمیت بدهند و راهحلهایی را بهکار بگیرند که به کارکنان آنها کمک میکند تا مؤثر و مستقل باشند و به یادگیری به شیوه خودشان ادامه دهند. بنابراین به کارگیری مشارکت کارکنان در آموزش آنها، از اهمیت بالایی برخوردار است (بیشتر بخوانید + +).
گامهای مهم در سفر سازمانهای یادگیرنده
یکی از اولین گامها برای داشتن فرهنگ یادگیری در سازمان با ایجاد زیرساختهای لازم شروع میشود؛ معنای آن کار این است که فرصتهای آموزش و یاد دادن را به کارکنان بدهیم، کاری که میتواند سازمان را بهطرز چشمگیری ارتقاء مییابد. در سازمان یادگیرنده به خصوص زمانی که کارکنان شروع به یاد دادن به یکدیگر میکنند، هزینههای آموزش به شدت کاهش مییابد. در ادامه هفت روش برای ساخت یک سازمان یادگیرنده یا بستر و محیط خود یادگیرنده را بررسی میکنیم:
۱. به کارکنان کنونی و جدید خود درباره یادگیرنده بودن (SLD یا SELF-DIRECTED LEARNING) توضیح دهید. خودیادگیری مفهوم پیچیدهای است که معمولاً در محیطهای آموزشی همچون مدارس و محیطهای دانشگاهی به کار برده میشود. بااینحال اصول خودیادگیری یا خودآموزی در محیطهای کاری هم کاملاً کاربرد دارد. اصول اولیه آن شامل موارد زیر است:
- خودیادگیری باید با تمایلات طبیعی افراد برای یادگیری تطابق داشته باشد.
- برنامهها باید با مسیر حرفهای افراد (هم با مهارتها و هم با ظرفیتهای ذهنی آنان) تطبیق داشته باشد.
- تخصصهای دانشگاهی باید با انگیزههای اجتماعی، تکنیکی و شخصی افراد همراستا باشد.
- برنامهها باید همه تواناییها و احساسهای کارکنان را به کار بگیرند و چند جانبه باشند.
- زمینهای که در آن خودیادگیری صورت میگیرد باید یادگیری را در کل تقویت کند.
مشخص است که برخی از این اهداف در محیطهای کاری بزرگسالان آسانتر حاصل میشوند اما همه این موارد باید به کارکنان توضیح و آموزش داده شود تا بتوانند درک درستی از این مفاهیم داشته باشند، محیطی مناسب برای خودشان ایجاد کنند و با موارد جدید درگیر شوند. پس به عنوان سازمان یادگیرنده اهمیت این روش را در محیط کاری به آنها منتقل کنید تا بدانند که یادگیری خودگردان و دانشآفرینی در سازمان شما چقدر ارزشمند است.
۲. برای جستوجو کردن زمان در نظر بگیرید. وقتی که کارکنان شما بهخوبی این مفهوم را درک کردند به آنها زمان بدهید تا این مفاهیم را اجرایی کنند. زمان و دورههای مشخصی را در طول هفته یا روز برای این مهارت در نظر بگیرید، جایی که کارکنان بتوانند از کمک همدیگر و منابع سازمانی برای ساخت دانش و یادگیری مورد نیازشان بهره بگیرند. به عنوان سازمان یادگیرنده فضای تعامل و گفتگو میان کارکنانی را که در حال تلاش برای بهبود و پیشرفت هستند، ایجاد کنید، حال این فضا میخواهد میان اعضای یک تیم باشد یا در فضای کلی سازمان شما باشد.
۳. برای یادگیری خارج از محل کار تسهیلاتی قائل شوید. این امر میتواند با صدور گواهینامههای حرفهای، ادامه تحصیل و عضویت در سازمانهای آموزشی تحقق یابد. تمام این آموختهها، داراییهای ارزشمندی هستند که کارکنان شما میتوانند با خودشان به سازمان برگردانند و با سایر افراد به اشتراک بگذارند.
۴. اهداف یادگیری را مشخص کنید. متاسفانه بسیاری از سازمانها، یادگیری را امری مربوط به گذشته میدانند اما تحقیقات نشان میدهد که دیدن محیط کار بهعنوان یک فضای آموزشی و ساخت یک سازمان یادگیرنده، برای رشد سازمان بسیار تأثیرگذار و مفید است. در این روش، روز کاری، روزی است که یک کارمند وقت میگذارد تا چیزهایی را یاد بگیرد که به موفقیت کاری آنها میانجامد. وظایف کاری کارکنان در واقع پیاده کردن دانش جدید آنها درباره وظایف کاری است و از همین رو تعیین اهداف آموزشی و کاری همراستا میشوند.
کارمندان همچنین باید مدت زمانی را که برای کسب مهارت در مسیر اهداف لازم دارند، پیش از شروع مشخص کنند. این کار مراحل رسیدن از نقطه کنونی به مرحله بعدی را تعیین میکند و علاوه بر آن تسلط بر هر یک از اهداف، راه را برای ارتقای شغلی، افزایش درآمد یا سایر پاداشها هموار میکند.
۵. آموزشدهندهها را می توانید از میان اعضای سازمان یادگیرنده مشخص کنید. این گام میتواند هزینههای آموزش را بهطرز چشمگیری کاهش دهد زیرا شما از منابعی استفاده میکنید که در اختیار دارید. توجه داشته باشید که کدام یک از کارکنان در آموزش خوب عمل میکنند و چه افرادی در چه آموزشهایی مهارت دارند. مشخص کردن آموزشدهندهها در موارد مختلف، به کارکنان احساس ارزشمندی میدهد.
۶. بین اعضای هم رتبه سازمان یادگیرنده، مسئولیت پاسخگویی ایجاد کنید. مطابق بیزنس هاروارد ریویو، موفقترین تیمها، تیمهایی هستند که خود را مسئول و پاسخگو میدانند. صریحاً به کارکنان خود بگویید که همه اعضای تیم چه کارکنان و چه رهبران برای نتایج و تصمیمگیریها مسئول هستند.
۷. از تکنولوژی استفاده کنید. در عصر اینترنت، تکنولوژی توانسته سرعت و تأثیرگذاری یادگیری را افزایش دهد و قیمتها را پایین آورد. خودیادگیری بهعنوان یک مهارت انفرادی میتواند از تکنولوژی سود بسیاری ببرد زیرا دانشجویان میتوانند خودشان جستجو کنند و اطلاعاتی را که مستقیماً به مشکل مربوط است، به دست بیاورند. حتی اگر کارکنان شما در محیطهای کاری متداول کار نمیکنند، به عنوان سازمان یادگیرنده اطمینان حاصل کنید که به منابع آنلاین علاوه بر واحدهای درسی سازمانی دسترسی داشته باشند. این روند موجب تقویت اعتماد و ایجاد توانایی در کارکنان میشود و کارکنان ارزشمند را در طولانی مدت در کنار شما نگاه میدارد.
باانگیزه نگه داشتن کارکنان و جلوگیری از ترک محل کار دو چالشی هستند که همه شرکتها و سازمانها با آن روبهرو هستند و خودیادگیری و ایجاد فضای سازمان یادگیرنده، فرصتی استثنایی برای رویارویی با هردوی این چالشها است. یادتان باشد تغییر فرهنگ سازمانی و ساخت یگ سازمان یادگیرنده کاری آهسته و پیوسته است. بنابراین در هر زمان، یک تغییر را پیش ببرید و در این راه از کارکنان خود درخواست همراهی کنید. بهعنوان مدیر یا رهبر یک تیم یا عضوی از دپارتمان منابع انسانی، شما هم باید همیشه در حال یادگیری باشید.
یادگیری خودگردان یا خودیادگیری، راهی بدیع برای حفظ انگیزه کارکنان و یادگیری مستمر در فضای سازمانی است. از اشتباه کردن نترسید، روزی میرسد که میبینید محیط کارتان از یک فضای خشک و اداری به محیطی سراسر یادگیری و به عبارتی یک سازمان یادگیرنده موفق تبدیل شده است.