توضیحات
داستان من:
من کودک ساده، زودباور و توداری بودم. نوجوانی که زیاد کتاب میخواند، پیانو میزد و در گروه کر آواز میخواند. طنزپردازی که در گلآقا طنز مینوشت و دانشجویی که مدیر دفتر فعالیتهای دانشجویی دانشکده شد. دوستان زیادی دارم که بخشی از خوشبختی و خوش شانسی من در زندگیام هستند. همسر و پدر یک دختر هستم. یک مهندس طراح و مدیر که شرکت او تقریباً در کل استانهای کشور، دستگاهی در حال کار دارد. مترجمی که تا کنون چهار کتاب چاپ شده و دو کتاب در حال چاپ دارد (مدیر در نقش رهیار، مدیر در نقش کوچ-چالشها و دستاوردها، والدین در نقش رهیار را با امیرحسین قاضی و پیادهسازی فرهنگ کوچینگ در سازمانها را با افشین چایچی و افشین وزیریان). کارشناسی که در دمای زیر صفر، گرمای سوزان، در معدن، در بیابان و در کارخانههای عظیم، کار کرده است. نویسندهای که تلاطمها و غمها و سردرگمیهایش را به نثری مسجع یا جملهای نغز یا فکاههای شیرین به روی کاغذ آورده است.
درون من زنی زندگی میکند که با مرد وجودم در صلح است؛ سالها اسیر و درگیر دعوای این دو بودم. من عاشق راهاندازی کسب و کار هستم، ابهام و گنگی برای من چالشی جذاب و هیجانانگیز است. باوری در من هست که میگوید اگر در دنیا انجام شده، پس ما هم میتوانیم و اگر در دنیا انجام نشده، پس ما برای اولین بار انجامش میدهیم که بسیاری از مواقع در خدمت من بوده و در بسیاری از مواقع آسیبهای بزرگی به من زده است. مدیری که سالها با انسانهای متعددی کار کرده و همواره در تلاش برای بهبود سبک راهبری خود و خلق فضای کاری مبنی بر خودانگیختگی بوده است.
با خودم عهد کردهام که کسب و کارم را با شریک بسازم و چالش کار با همتیمیهایی متفاوت را قدر بدانم. تسهیلگر کارگاههای مبنی بر یادگیری و تیمها و هیاتمدیرههایی هستم که چالش و تعارض دارند. درون من صلحی شیرین در عین وجود تعارض و تناقض حکم فرماست. کوچینگ، دومین حرفهی من در طول این فرصت زیستن است که در حدود چهل سالگی با آن آشنا شدم و الان به عنوان اصلیترین حرفه، فرصت کار با انسانهای فوقالعاده را برای من فراهم کرده است. انسانی یادگیرنده و اهل اقدام و تلاش هستم و باور عمیقی به توانمندی انسانها دارم که به من در حرفه جدیدم در خلق تحول و امکان یادگیری کمک میکند. میتوانید در رزومه من، بیشتر بخوانید.
تجربه کوچینگ با من:
کوچینگ یک رابطه عمیق، بیواسطه و همدلانه است که برای هر مراجع به شکلی خاص پدیدار میشود. به عنوان کوچ، تجربیات متفاوتی با انسانهای متمایزی که من را به داستان و روند زندگیشان دعوت میکنند، داشتهام. از آنجا که با شکستها، اشتباهات، رضایتمندیها، تلخکامیها، موفقیتها، آسیبپذیریها، ضعفها و قوتها و شادمانیهای زندگی خود در صلح هستم، در پذیرش بیقضاوت انسانی که روبرویم قرار میگیرد، عملکرد قابل قبولی داشتهام و برای بهبود عمق و کیفیت رابطه و عملکردم در این فرایند کوشا هستم. شهود و تنوع تجربیات زیستهام به من و مراجعم امکان همکاری عمیقی متمرکز بر دستاورد مورد نظر مراجع را میدهد. بسیاری از افراد در باب چگونگی کوچینگ سوال دارند و از دید من سوال جذابتر این است که تغییر چه چیزی در زندگی، شما را به شدت انگیزهمند، هیجانزده یا آرام میکند؟ با این نگاه به شکل همکاری خودتان یا یک کوچ (رهیار) فکر کنید و اگر تمایل دارید درباره فرایند و شکل کار من و تجربه کوچینگ با من بیشتر بدانید، از شما دعوت میکنم به توصیهنامههایی که در رزومهام وجود دارد، رجوع کنید. همچنین در صفحه ویرگول کیفکو (https://virgool.io/@cyfcoir) تجربیات کوچینگی خودم را با حفظ محرمانگی مکتوب کردهام؛ شاید موضوع یا فردی مشابه خود را در میان این داستانها بیابید. ما انسانها داستانهای مشابه و در عین حال منحصر به فردی داریم که به یادگیری جمعی ما کمک میکند.
پیشنهادات من:
• کوچینگ فردی
• تسهیلگری هیات مدیره و تیمها
• کوچینگ فردی و گروهی تابآوری
• کوچینگ مدیران اجرایی
• کوچینگ در موضوعات چالشبرانگیز
سوابق و مدارک:
• رییس هیاتمدیره و همبنیانگذار موسسه کلام یادگیری فردا (کیفکو)، فعال در حوزه یادگیری
• کارآفرین، همبنیانگذار و مدیر عامل شرکت پیشتازان توسعه صنعت ایلیا
• مترجم کتاب “مدیر در نقش رهیار”، مولف کتاب “مدیر در نقش کوچ، دستاوردها و چالشها”، مترجم کتاب “والدین در نقش رهیار” با همکاری امیرحسین قاضی، مترجم کتاب “پیادهسازی فرهنگ کوچینگ در سازمانها” با همکاری افشین چایچی و افشین وزیریان
• مترجم، مولف و نویسنده بیش از 70 مقاله
• طنزپرداز در نشریات گلآقا و خالق دو وبلاگ طنز
• کارشناس و طراح در پژوهشکده مهندسی جهاد کشاورزی
• تجربه کوچینگ سازمانی با مدیران میانی و ارشد (دیجیکالا، مپنا، مپنا بویلر، زرینرویا، کوبلدارو، گونا، فولاد هرمزگان، فولادین ذوب آمل، ایرانسل)
• کوچ حرفهای و دارای تاییدیه PCC از فدراسیون بینالمللی کوچینگ (ICF)
• دارای مدرک ACSTH از آکادمی FCA
• دارای مدرک ACTP از آکادمی کوچینگ impact
• دیپلم ریاضی-فیزیک از دبیرستان ماندگار البرز
• مدرک کارشناسی مهندسی مکانیک جامدات از دانشگاه صنعتی شریف
• مدرک کارشناسی ارشد طراحی کابردی از دانشکده فنی دانشگاه تهران
مناسب چه مخاطبینی نیستم:
– کسانی که نمیخواهند مسئولیت کامل زندگی و اقدامهای خود را برعهده بگیرند.
– افرادی که فکر میکنند امکان یا قدرتی برای تغییر وضعیت خودشان ندارند.
مریم معصومی –
من در مدتی که با آقاي محمد جلسه کوچینگ داشتم، متوجه شدم ایشان بسیار همدل هستند و سعی میکنند خوب به صحبتهاي مخاطب گوش دهند و او را به سوي مقصد دلخواه هدایت کنند. گاهی در طول جلسات ذهن من که به دنبال راههاي فرار میرفت، آقاي محمد با درایت آنها را شناسایی میکردند و اجازه فرار نمیدادند و به من کمک میکردند که مشکل را ببینم و سعی کنم براي آن راه حلی پیدا کنم. دستاوردهایی که
من در این جلسات داشتم به من کمک کرد که خودم را بهتر ببینم و بشناسم و خودآگاهی من در این جلسات به میزان قابل توجهی افزایش پیدا کرد. در این جلسات با نقاط ضعف خودم آشنا شدم و توانستم موانعی که بر سر راهم هستند را بشناسم و با صرف انرژي کمتر، سریعتر به سمت هدف خود حرکت کنم. در کل میتوانم بگویم که جلسات کوچینگ با آقاي محمد جلساتی امن و راحت است و اینکه فرد احساس نمیکند در کنار مشاوري قرار گرفته که قرار است جملات کلیشهاي بگوید، بلکه در همه این جلسات فضا به گونهاي است که شخص آن را از آن خود میداند و تحمیلی وجود ندارد. آقاي محمد به مخاطب این اجازه را میدهد که بداند اوست که انتخاب میکند در پایان میخواهد به چه چیزي برسد و در این جلسات قدرت انتخاب و نقش آن در زندگی براي فرد بسیار پررنگ میشود.
من آقاي محمد را به دوستانی که در زندگی با نقاط کوري مواجه شدهاند و نمیدانند چگونه به تنهایی از چرخه معیوب بیرون بیایند و همچنین به دنبال فردي امن، مهربان، دلسوز، شنوا، باهوش و صادق هستند؛ توصیه میکنم. آقاي محمد به خوبی با پیوند درست و به جا، چرخههایی که مدام در زندگی تکرار میشوند را به فرد نشان داده و به او کمک میکنند که بتواند در مسیر صحیح حرکت کند.
روشنک روشنفکر –
جلسات کوچینگ با جناب محمد بدون اغراق تجربهای ناب و تاثیرگذار برای من بود. پدید آوردن محیطی آن چنان امن و صمیمی که اعتماد مرا کاملاً جلب کرد؛ همراه با نهایتِ رعایت اصول حرفهای توسط ایشان تحسینبرانگیز بود. حوصله زیاد ایشان برای شنیدن و اشتیاقشان برای ایجاد تغییری مثبت باعث تمایل بنده به ادامه جلسات و تفکر به مکالمات و تلاش برای بهتر شدن بود. به نظرم دانش، وقتشناسی، تعهد و دلسوزی، خوش اخلاقی و قدرت ایشان در شنیدن و تحلیل مسائل از آقای محمد یک کوچ عالی ساخته است.
علی زردوزنیا –
من از زمان نوجواني راههاي زيادي را براي تغيير و خودشناسي امتحان كرده بودم؛ از مراقبههاي مختلف، يوگا، رياضتهاي طولاني و خاص گرفته تا دورههاي مختلف روانشناسي، جلسات روانكاوي، سمينارهاي مختلف داخلي و خارجي… و تقريباً ميتوانم بگویم از تغيير اساسي و دائمي نااميد شده بودم، بيشتر تغييرات موقتي بودند!
از طريق يكي از دوستانم با جلسات كوچينگ و آقاي افشين محمد آشنا شدم؛ به خاطر تغييرات اساسيای كه در دوستم ديده بودم، تصميم گرفتم يك جلسه آزمايشي بردارم و جلسه كه تمام شد، من واقعاً مبهوت هوش و تبحر افشین و كاركرد خود تكنيك شده بودم. خيلي خوشحال بودم كه بعد از اين همه سال، به اين در و آن در زدن، به اين راحتي و سرعت، مشكلاتم توسط خودم دارند حل ميشوند.
بعد از چند روز، ترسي به سراغم آمد كه نكند اين اتفاق موقتي باشد و دوباره به وضعيت قبليام برگردم، چون واقعاً حس خوبي داشتم و نميخواستم از دستش بدهم، ولي نكته جالب اين بود كه افشين جوياي احوالم شد و از طريق چتهايي كه با هم داشتيم اطمينان حاصل كردم كه اين بار تغييرات ريشهاي و دائمي هستند. در جلسات بعدي وقتي از جلسه بيرون ميآمدم آن قدر سبك شده بودم كه انگار روي ابرها راه ميرفتم، در صورتي که، من زماني كوچينگ را شروع كردم كه در حال سپري كردن يكي از بدترين دورههاي زندگيام بودم!
ميخواهم صميمانه از زحمات افشين محمد تشكر كنم كه در اين مدت هميشه كنارم بودند و پيگير احوالات و تغييرات من بودند، اميدوارم بدانند كه واقعاً چه كار بزرگي در حق من كردهاند و همين طور از دوست عزيزم بابت معرفي كوچينگ و از خودم بابت شروع، پيگيري جلسات و تغييرات اساسي و بنيادين، قدردانی میکنم.
آرزو دارم اين اتفاق براي همه افرادي كه دنبال زندگي بهتر و آگاهانهتر هستند، هم بيافتد.
احسان زریباف –
در طول مدت دوره کوچینگ، اینجانب، جناب محمد را با این خصوصیات شناختم، فردی صمیمی در برخورد با مخاطب و توانمند در ایجاد ارتباط موثر، پرتلاش خصوصاً در حوزه بهروزرسانی مطالب و به اشتراکگذاری آن فراخور بحث شکل گرفته در طول جلسه و همچنین با نگاهی تیز بین ناشی از بهره هوشی بالا.
در طول مدت دوره با کمک ایشان متوجه شدم مفهوم پذیرش و نقش آن در مواجه با ناملایمات محیط کار و به طور کلی آنچه که با استانداردهای مفروض شده در ذهن بنده مغایر بود کمک شایانی نموند که همین امر موجب آرامش نسبی در ادامه روند کار در محیط پر تنش سازمان شد.
هرچند مدت زمان دوره با ایشان کوتاه بود (شش جلسه)، در مجموع تجربه خوبی از برگزاری دوره با ایشان داشته و امیدوارم در دورههای آتی نیز از جلسات کوچینگ با ایشان استفاده نمایم.
پونه نوذری –
با بیش از ۱۰ سال سابقه کار کردن بر روی خود، روانکاوی شدن، شرکت در کلاسهای مختلف روانشناسی در ایران و خارج از ایران، بعد از جداییام به مدت دو سال افسردگی مزمن گرفته بودم.
وقتی به روانشناسها مراجعه میکردم، میگفتند به قدری سطح اضطرابم بالاست و افسردگیام عمیق است که حتماً باید دارو بخورم که بتوانم در روند درمان کمک کنم.
مقاومت بالای من برای خوردن داروها (که البته قطعاً برای افرادی کار میکند) باعث شد دنبال راه جدیدی باشم. دوست صمیمی من از شاگردان آقای افشین محمد در دورههایی بود که در شرکتشان برگزار شده بود و مدتی میشد که با ایشان جلسههای کوچینگ برداشته بودند.
من رو به ایشان معرفی کردند و من در کمال نا امیدی وارد اولین جلسه کوچینگ با افشین شدم.
هنوز نمیدانم چی شد!
اما من در عرض ۹ جلسه تو تقریباً ۳ ماه، زندگیام از این رو به اون رو شد.
به تمام اهدافم که در جلسه اول به اقای محمد گفتم رسیدم.
آقای محمد صمیمانه و قدم به قدم کنار من اومدند، با همدلی و بازخوردهای به موقع باعث شدند افسردگی من تموم بشه و وارد دنیای زیبای رنگی رنگی خودم بشم. دنیایی که تجربه در اون مجاز است و به دنبال جبران هیچ چیز نیستم.
خوشحالترم و احساس خوشبختی دارم.
توانمندی آقای محمد باعث شد نه تنها مشکل افسردگیام حل بشه بلکه راههای جدیدی رو تو زندگیام ببینیم و بخوام که تجربه کنم.
عطیه قوچانی –
چیزی که جلسات کوچینگِ افشین محمد رو خاص میکنه حجم انرژیای هست که در فضا منتشره و تبادل میشه؛ انگار در یه گوی انرژی غوطهوری؛ بعضی وقتها هم حس میکنی توش گیر افتادی و دنبال راه نجاتی؛ راه نجاتت هم اینه که از پوستهای که دورت ساختی بیای بیرون و رها بشی؛ اون وقته که حجم انرژی داخل گوی اون قدر زیاد میشه که گوی ترک بر میداره و آزاد میشی؛ از هر آنچه که نیستی و تظاهر بهش میکنی آزاد میشی و به آگاهی میرسی؛
ارتباط صميمي، قوي و بيواسطه، بازخوردهاي صريح كه ناشي از شنيدن بسيار موثره و چالشگر بودن جز نقاط قوت کوچینگ افشینه؛
حسِ تو جلسات، من رو یاد جلسات یالوم که تو کتابهاش تعریف میکنه میندازه؛ حضور در اینجا و اکنون؛ و تاثير ارتباط دو نفره بدون اين كه شايد آگاهانه باشه؛ حس میکنی جلسات یکطرفه نیست؛ با هم رشد میکنی؛ درد میکشی؛ به آگاهي میرسی؛ هم من و هم افشین.
ساناز هاشمی –
من با افشین از طریق دورههای آموزشی که تو شرکت برگزار کردند آشنا شدم و چون از قبل هم با کوچ آشنایی داشتم، احساس کردم در این مقطع زندگیام نیاز به یک کوچ دارم. ۶ سال دورههای روانکاوی و کلی کارگاههای روانشناسی رو گذرونده بودم و به خیلی از بعدهای شخصیتی خودم آگاه بودم و درستشون کردم اما همچنان برای حرکت و شروع بعضی کارها مشکل داشتم و درگیر ترسهام بودم و نمیتونستم حرکت کنم. شروع جلسات من به دلیل ترس من از این بود که کارم رو از دست بدم اما کلاً جریان جلسات متفاوت شد و به موضوعات جدیدی رسیدیم. من دستاوردهای زیادی تو جلسات کوچینگم داشتم که اگر بخوام خلاصه و تیتروار رو موضوعاتی که صحبت کردم بگم، میشه:
۱. رها کردن دورههای روانشناسی که همه وقتم رو گرفته بود و دیگه برای من مثل قبل بازدهی نداشت ولی رها کردن و عبور از اون به واسطه تاییدهایی که اونجا از رهبر مجموعه و بقیه آدمها میگرفتم، سخت و غیر قابل باور بود.
۲. باور به این که من نیاز به تایید دیگران ندارم و اگر در محیط کار حتی اتفاق بدی میافته، این تهدید برای زندگی من نیست و من استرس نگیرم و راحت از اون مساله عبور کنم و مشکل رو حل کنم و ارتباط بهتر و موثرتر با مدیرم.
۳. پذیرش این که من نیاز به استراحت دارم و دلیلی نداره هر لحظه از زندگی من برنامه داشته باشه و همش در استرس باشم که به سختی به این رسیدم و افزایش مدت خواب از ۳ ساعت در روز به 6-7 ساعت.
۴. شناخت روح خودم که چقدر نیاز به کارهای هنری داره که با دست خلق بشه و شروع دورههای نقاشی و لذت بردن از اوقات فراغت.
۵. پذیرش پدرم به همون شکلی که هست و بهتر شدن کیفیت رابطه با پدرم.
۶. اولویت دادن به نیازهای خودم بدون احساس خودخواهی.
۷. شروع کاهش وزن زیاد که مشکل کل زندگیم بود.
جلسات کوچینگ برای من به صورت غیر مستقیم رو بخشهای دیگه زندگیم تاثیر داشت. به شدت منظم شدم و به هم ریختگی اطرافم کم شد. خود-دوستیم بالارفت و برای سلامتیم ارزش قائل شدم. خیلی راحت بدون حال بد و عذاب وجدان نه میگم. اینا همه باعث تحول عمیق تو زندگیم شد به حدی که الان میتونم فکر کنم برای ادامه زندگی مهاجرت کنم و با ترسم مواجه شم، چیزی که هیچ وقت جزو انتخابهای من نبود چون از دل کندن و دور شدن میترسیدم. با افشین هر موضوع مبهم و تاریکی برای من روشن شد و تونستم خوب ببینم و تصمیم بگیرم و اجرا کنم و این راه همچنان ادامه داره…
نوشین محمدی –
با آقای افشین محمد در دوره آموزشی “مدیر در نقش کوچ” موسسه کیفکو آشنا شدم و شیوه آموزشی ایشون من رو تشویق کرد تا در جلسات فردی کوچینگ باهاشون شرکت کنم. چند ویژگی بارز ایشون باعث شد که تجربه این جلسات منجر به ایجاد تغییری بنیادی در بخش مهمی از زندگی من بشه و از این بابت بسیار ممنون هستم. آقای محمد با تمام وجود در جلسات حضور دارند و چیزی بیش از جلسات کلیشهای مشاوره رو در این جلسات تجربه کردم. در جلسات با آقای محمد احساس میکردم که کاملاً شنیده میشم و حتی ایشون نکاتی رو از من میشنیدن و بهم بازخورد میدادن که خودم متوجه اونها نبودم و اتفاقاً همین نکات، کلید ماجرا بود. بیقضاوتی یکی دیگه از ویژگیهای خیلی خوب ایشون در جلسات هست که باعث میشه بدون دغدغه و در فضایی امن، بتونیم جنبههای مختلف مسئلهمون رو باز کنیم و خودمون رو به چالش بکشیم. من تجربه جلسات کوچینگ با آقای محمد و تاثیر اون در زندگیم رو قطعاً تا پایان عمر به یاد خواهم داشت و از این بابت بسیار ممنون ایشون هستم.
فاطمه لاری –
چیزی که من به عنوان ویژگیهای آقای محمد در دورهی چهار جلسهای کوچینگ مدرسه اشتغال شریف دیدم، حس همدلی، مهربانی، قدرت درک بالا، پیگیر، یک دوست خوب و همچنین شوخ طبعی در جلسات بود.
این ویژگیها سبب شد چیزهای با ارزشی از جلسات یاد بگیرم و بتوانم در بقیه مسیر زندگی از آنها استفاده کنم. من یاد گرفتم که گاهی نباید به خودم سخت بگیرم و همواره میتوانم با دید بهتر و استرس کمتر، مسائل و مشکلاتم را حل کنم.
به نظر من اگر فردی بخواهد جلسات کوچینگ را برای پیشرفت خودش انتخاب کند، آقای محمد میتواند بهترین گزینهای باشد که به عنوان کوچ در کنار او قرار گرفته و در رسیدن به اهدافش او را کمک کند.
مسعود محمدیپور –
بهعنوان فردی که دورههای خودشناسی و مردمشناسی را در حدود 15 سال پیش گذرانده، تصور نمیکردم افشین محمد بتواند کمکی به روند زندگیام بکند. با مسائلی از دید خودم کاملاً مبهم و سردرگُم وارد جلسات شدم. دقت نظر، تعمق، گوش شنوا و استخراج نقطه یا نقاطی که بعدها متوجه شدم نام آنها مانع هست، روندی حیرتآور داشت. جلسه سوم متصور بودم به ارزشمندترین مانع زندگیام رسیدهام و ممکن است جلسات بعدیام تقریباً خالی از نتیجه باشد!
ولی اینطور نشد! از جلسه چهارم تا پایان جلسات، هر جلسه، مانعی عمیقتر، با هیجانی بهمراتب بیشتر، کشف و استخراج میشد! امروز که فکر میکنم، مانند چیزی شبیه به کاهو، هر چه جلسات پیش میرفت، به لایههایی پنهانتر، نور نخورده و بسیار جذابتر دسترسی پیدا میشد.
افشین محمد قطعاً چیزی فراتر از یک کوچ است. بهرهگیری از مطالعات گسترده در بسیاری زمینهها، ایشان را به فردی چندبعدی تبدیل کرده است. تخصص ویژه ایشان، بهرهمندی از تکنیکهای پیشرفته همدلی و شکار عقاب گونۀ موانع است.
بدون تردید تداوم جلسات کوچینگ با ایشان چیزی شبیه چرخه دمینگ را در کسب وکار و حوزه خانواده رقم میزند. به همۀ کسانی که احساس میکنند دانش و مهارت لازم را برای زندگی دارند، توصیه میکنم با ایشان یک دوره کوچینگ را تجربه کنند تا دریابند چه زوایای روشنی از قصور و تقصیر در زندگی روزمره دارند.
رضا باقری –
کوچینگ افشین به من کمک کرد تا نسبت به نقاط ضعف و مسوولیتهای خودم خودآگاه شوم، سهم جدی خودم را در مشکلاتی که در کسب و کار و خانواده داشتم، بپذیرم و به راهحلهای درستی که میدانستم ولی عمل نمیکردم، تعهد عملی داشته باشم.
بر خلاف تصور اولیه، شناخت خود و کشف کردن پیچیدگیهای شخصیت، نه مساله سادهای است و نه به تنهایی میسر است، کمک یک کوچ باعث میشود این اکتشاف راحتتر اتفاق بیافتد، دلایل و انگیزههای واقعی شناسایی شوند و انسان خودش را راحتتر متعهد به عمل کردن کند.
بابت همه لطفی که در حق من شد، از موسسه کلام یادگیری فردا و از افشین، صمیمانه سپاسگزارم و امیدوارم همواره بتوانند کاربردهای کوچینگ را در زندگی واقعی توسعه بدهند.
آرزو واعظی –
زمانی که با آقای محمد وارد جلسهی کوچینگ شدم، پیش خودم فکر میکردم اگر من راه حل مسالهی خودم را میدانم و لازم نیست کسی کمکم کند و بگوید چه کار کنم، پس چرا تا الان موفق نشدهام؟! نسبت به این موضوع مقاومت داشتم اما با گذشت یکی دو جلسهی اول، با پرسشهای ایشان توانستم به آگاهی در رابطه با مساله و قدرت انتخاب خودم پی ببرم.
آقای محمد در طول جلسات کوچینگ با دقت صحبتهای مرا میشنیدند و کمک کردند تا من متوجه بشوم چه میخواهم و برای خواستهام چه راه حل مناسبی وجود دارد؟!
ایشان با گفتگوهایی که با من داشتند باعث شدند که من نسبت به تواناییها و ضعفهای خودم آگاهی پیدا کنم و در راستای بهبود آنها اقدامات مطلوبی تعریف کنم و بتوانم آنها را اجرا کنم، همدلی آقای محمد در جلسات کوچینگ بسیار دلگرمکننده است؛ ایشان همیشه پیگیر اقداماتی که در جلسات تعریف میشد بودند و سعی بر این داشتند که من در پایان هر جلسه بتوانم دستاورد داشته باشم. ایشان یک کوچ همراه و مشوق هستند که در جلسات تمام سعی خود را در جهت پیشبرد مسالهی مراجع و به دست آوردن نتیجهی مطلوبش میکنند.
به نظر من آقای محمد با مراجع وارد مسائلش میشود، آنها را خوب میشنود، خوب میبیند و همراه مراجع تمام حسهای او را درک میکند و با یک زاویه دید باز و آگاه، از مراجع پرسشهایی میپرسد که او را به آگاهی نزدیک کند. من در طول جلساتم با حمایت ایشان توانستم به ارزش وجودی خودم و قدرت اختیار و انتخابم در زندگی، رفع برخی از ضعفهای رفتاری و بالا بردن عملکردم در زمینهی کاری و بهبود تواناییهای فردیام برسم.
فرشته آلعلی –
سالها در حوزهی خودشناسی مشغول مطالعه و یادگیری هستم. نکات زیادی در مورد خودم یاد گرفته بودم و ابعادی را در خودم دیده بودم که سالها برایم ناپیدا بود. باید اعتراف کنم که مهارت کافی برای پرسیدن سوالات مناسب از خودم را نداشتم و هر چقدر سعی کرده بودم صادقانه و با سنگدلی تمام، واقعیت خودم را ببینم اما با زیرکی تمام میانبُرهایی زده و فرار میکردم. من با بروز یک بحران سنگین به آقای افشین محمد مراجعه کردم. در آن شرایط وحشتناک و سنگین متوجه شدم که در برابر چالش، نمیتوانم قطعات کارآمد را در وجودم پیدا کنم، کنار هم بگذارم و از چالش عبور کنم. کاملاً مشخص بود میانبُرهایی که زده بودم و حقایقی که نمیخواستم و یا نمیتوانستم آنها را ببینم، کار دستم داده بودند و این مشکلی بود که برای حل آن به کمک نیاز داشتم. این بار کاملاً متوجه شدم که باید ببینم آنچه را که نمیخواستم یا نمیتوانستم ببینم.
اما چرا آقای محمد را به عنوان کوچ انتخاب کردم؟
من در کافه کوچینگ کیفکو برای اولین بار با آقای محمد آشنا شدم. آقای محمد بسیار پرانرژی و پر از شور و شوق در همان اولین دیدار ارتباطی صمیمانه و راحت با تک تک شرکتکنندگان برقرار کردند. مهارت ارتباطی ایشان بسیار قدرتمند بود و باعث میشد در یک جوّ تازه و ناآشنا، احساس راحتی پیدا کنم. آقای محمد در تدریس و انتقال مطلب عالی بودند و من با مطالبی که مطرح میکردند ارتباط بسیار خوبی گرفته بودم. دایرهی لغات خوبی داشتند و در پشت صحنهی آنچه تدریس میکردند حجم زیادِ مطالعه و مهارتورزی کاملاً محسوس بود.
وقتی در اولین جلسهی کوچینگ با آقای محمد، حضور پیدا کردم کاملاً به انتخاب خودم مطمئن شدم. آقای محمد شنوندهای صبور هستند. زمانی که میشنوند میمیک و حرکات چهره و زبان بدن ایشان کاملاً پیام را به من منتقل میکرد که عمیقاً مرا شنیدهاند. وقتی صحبت میکردم نکاتی را مینوشتند که وقتی زمان صحبت کردن خودشان فرا میرسید متوجه میشدم چقدر کلیدی و دقیق، نُتبرداری کردهاند.
من متعجب میشدم که چگونه میتوانستند این قدر ظریف مرا در مقابل خودم قرار دهند، پرسشهایی دقیق و هدفمند بپرسند و نقاط ضعف و قدرتِ مرا بهتر از من ببیند و در مقابل چشمانم قرار دهند.
اما دلایل دیگری هم هست که آقای محمد همچنان کوچ من باقی ماندهاند. ایشان جزو معدود انسانهایی هستند که خودِ خودشانند. بدون ماسک، بدون ویترین و بدون گارد. بنابراین من به عنوان یک مراجع وقتی با ایشان روبرو میشوم خودِ خودم هستم ؛ شفاف و راحت.
توانمندی ایشان در حرفهی کوچینگ باعث شد ورود من به جلسه کوچینگ که با هدف عبور از یک بحران آغاز شده بود ادامه پیدا کند و به باز شدن گرههای کور ذهنی من در ابعاد مختلف، ادامه مسیر دهد تا جایی که از رکودی به عمر سالیان سال، بیرون آمده و در مسیر آنچه دوست داشتم حرکت را آغاز کنم. آقای محمد لایف کوچ من در سفر زندگیام باقی خواهند ماند چون یک کوچ بی نظیر هستند.
امیرحسین قاضی –
در زمانی که تعهدات ناخودآگاه، پای من را بسته بود و انرژی من را به شدت میگرفت، افشین محمد، کوچ من، کنجکاوانه لایههای سخت و زیرین من را مورد جستجو قرار داد و من را تا رسیدن به راه حل، مشایعت کرد.
او میداند به دنبال چه چیزی بگردد و چگونه به مراجع خود کمک کند. او با حس عمیق خود آن قدر میکاود تا بالاخره بیابد. او با همراهی و همدلی ذاتی خود، بستر امنی را برای رسیدن مراجع به پاسخهایش فراهم میکند.
امیرحسین مهربانفر –
بارزترین مشخصه افشین محمد رعایت تمامیت است. کمتر راهبر و کوچی با تعهد افشین به کلامش دیدهام. این تجربهی من با افشین در جلساتمان است. بسیار متعهد به اینکه چه میگوید و چطور میگوید و از مناظری جدید و خلاقانه و موثر به حل مسائل و شفاف ساختن مسیر کمک می کند. بحث دیگر، نگاه خردمندانه به حل مساله است که بخشی از خردورزی را در من پرورش داد که بسیار مستعدش بودم.
افشین در کوچینگ رابطه هم علاوه بر کسب و کار، بسیار بسیار توانمند است.
من معتقدم در زندگی، همهی ما طی طریق میکنیم و حضور یک همراه بیتعصب و خردمند کمک میکند سریعتر و شادتر موفق شویم. من مربیان بسیاری داشتهام و دیدهام؛ و قطعاً افشین محمد، کوچ و راهبر توانمندیست که به دوستان توصیهاش میکنم.
سمیرا معتمدیان –
من با نگرش بسته و دید منفی وارد این جلسات شدم، چون همیشه احساس میکردم مشاورهی دیگران میتواند تاثیر مثبتی روی تصمیمات من بگذارد و همیشه دنبال یک مشاور بودم ولی در جلساتی کوتاه با افشین محمد به عنوان یک کوچ، یاد گرفتم که مشاور واقعی خود سمیرا است، که باید خواستهها و نخواستههایش را بشناسد و آنچه که به درست یا نادرست بودنش اعتقاد دارد را مدیریت و کنترل کند.
متوجه شدم که نباید همیشه پیرو جریان مسیر رودخانه حرکت کنم و اجازه ندهم آب من را با خودش ببرد، گاهی برای رسیدن به هدفم باید خلاف آن پیش بروم و یا از رودخانه خارج بشوم؛ که البته برای تقویت این امر، نیاز به زمان گذاشتن بیشتر و کمک بیشتری از کوچم دارم.
ناهید بوداغی –
با این انتظار که بتوانم هدفمندی و برنامهریزی زندگیام را احیا کنم و در کنار آن روحیه و انگیزهام نیز حفظ شود، از کوچینگ بهره جستم و با توجه به شناختی که از کوچ افشین محمد داشتم، پروسه کوچینگ را در جهت رسیدن به این هدف شروع کردم.
ایشان بسیار فراتر از انتظار من عمل کردند. با توجه به کلمات، گفتار و رفتار من، کوچکترین روزنهای را کشف میکرد و با سوالهایی که مرا به فکر و تکاپو میانداخت، به شناختی از خودم نائل آمدم که بدون او امکان نداشت. این شناخت، راههای بسیار عالی برای برنامهها و اهداف زندگیام گشود. دقت بسیار زیاد به تمام گفتهها و برنامههای من، سوالهای بسیار مهم و کلیدی که مرا با ابعاد جدیدی از روحیه خودم آشنا میکرد و از همه مهمتر و اساسیتر، اعتمادی بود که در بستری از عدم قضاوت به وجود آمد و ایشان با گوش شنوای بسیار نکتهسنج و به دنبال آن سوالهای خوب و قدرتمند به من در مسیر رسیدن به هدف یاری میرساندند. در این مسیر زوایای جدیدی از زندگی برایم باز شد و در کلیه موارد و مسائلی که حتی بسیار شخصی و درونی هستند، با دیدگاهی بهتر و بدون آزار درونی و گرفتاری فکری، میتوانم مسائل را تحلیل کنم و پذیرا باشم. پذیرش خود و واقعیتهای زندگی و مخصوصا گذشته و اشتباهات انجام شده توسط خود و دیگران از مهمترین دستاوردهای من با کوچم بود که در نهایت منجر به ایجاد تغییرات پایدار پیشبرنده شده است. به تمام کسانی که به دنبال تغییر و پیشرفت میباشند، همکاری با ایشان را توصیه میکنم.
کوشا کاوه –
من از طریق یکی از دوستانم در جلسات کیفکو شرکت کردم و به نظرم کوچینگ روش خوبی برای درد و دل کردن آزادانه با یک فرد غریبه رسید. جایی که فرد خودش را باز کند و به رهایی درونی برسد. در آن مقطع بین درمان و کوچینگ تفاوتی نمیدیدم.
همچنین در آن مقطع از زندگی علاقه داشتم با یک فرد غریبه درباره ارزشها و علاقمندیهایم صحبت کنم. در جلسه اول با افشین، به نتایجی رسیدم که فکرش را نمیکردم. جلسه اول من را به شدت متحول کرد و به تداوم جلسات متمایل شدم. عواملی که سبب شد این اتفاق بیفتد حس همدلی و یکی شدن افشین با من بود و البته گوش شنوای خوب. در آن برهه ارزشهای زندگی من تغییر کرده بود و تعریف موفقیت برایم گم شده بود.
تعریفهای قبلی خودم برایم کار نمیکرد و هدف زندگی من گم شده بود و به دنبال یک هدف بودم که من را به جلو ببرد و صبح از خواب بیدارم کند. در جلسه اول به سرعت به لایههای درونی خودم نفوذ کردم، لایههایی که در خلوت و تفکر خودم به آنها نرسیده بود. مثل این که علایق من چیست؟ کدام واقعی و کدام غیرواقعی است؟ نقاط قوت من که سبب موفقیتم در زندگی شده بود، با بازگو کردن داستان زندگی خودم دوباره کشف و دیده شد، نقاطی که از آنها غافل شده بودم.
بعد از جلسه اول متوجه شدم تمایل دارم جلسات را درباره دیدگاه خودم، روابطم، کارم، هدفم و زندگی خودم ادامه دهم. در جلسات بعدی افشین توانست لایههای مختلف وجودم که با هم در جنگ بودند را به من نشان دهد و من امید و شوق به ادامه دادن را در خودم پیدا کردم. هدف نهایی خودم که دوست دارم در زندگی به آن برسم را پیدا کردم. این جلسات برای من نقطه عطفی بود برای پیدا کردن راهی برای ادامه دادن.
به بقیه توصیه میکنم حتی اگر در برههای هستند که خودشان را میشناسند و منسجم پیش میروند، برای دیدن نقاط کور در ناخودآگاه خودشان و افزایش چند برابری شور و شوق زندگی و شکوفایی، این جلسات را تجربه کنند.
شیوا –
جلسات کوچینگ آقای محمد: برای من با سوالاتی که ازم میپرسیدن و باعث میشد من به عمق خودم رجوع کنم، در ابتدا درد بسیاری رو تجربه میکردم از یادآوری موضوعاتی که دوست نداشتم یادم بیاد، یا به خاطر فرار از ناراحتیهایم.
من دوست نداشتم فرد ناراحتی باشم و خودم رو دوست نداشتم و بسیار خودم رو اذیت میکردم تا بقیه خوشحال و راضی باشن. ولی بعد از جلسات کوچینگ من یاد گرفتم که منم مثل همه حق دارم ناراحت، خوشحال، کمانرژی یا پرانرژی باشم… قرار نیست به خودم سخت بگیرم.
من یاد گرفتم کنار خودم باشم وخودم رو دوست داشته باشم… من یاد گرفتم یه سری از مشکلات من با بقیه به خاطر باید نبایدهای ذهن منه و هیچ چیز قطعی نیست و یاد گرفتم قوانین ذهنیمو تغییر بدم…
یاد گرفتم وقتی به مشکلی برمیخورم و تو در و دیوار میزنم، بشینم و با خودم صحبت کنم، از خودم سوال بپرسم و جواب بدم و راجع به خودم فکر کنم…
من از آقای محمد ممنونم با حس صمیمیت و انرژیای که داشتن باعث شدن من جلساتم رو پیش ببرم و باعث تغییراتی در من شدن و حالا من خودمو بیشتر از قبل دوست دارم.
شیوا امین –
“برقراری ارتباط در فضایی صمیمی و همدلانه همراه با پرسش¬هایی هدفمند، همسو و مفید که این حس اطمینان را به مراجع منتقل میکند که حرف¬ها فهمیده و درک شده¬اند” از ویژگیهای منحصر به فرد جلسات کوچینگ با آقای افشین محمد است.
کمک به درک لایه¬های عمیق و درونی ذهن و تلاش برای مبارزه با سطحی¬نگری¬های ذهنی، بزرگترین دستاورد من از جلسات کوچینگ با ایشان بود. من در جلسات کوچینگ با آقای محمد یاد گرفتم که با خودم صادق باشم و نگاهی تحلیلی به رفتارها و زندگیم داشته باشم. بزرگترین درسی که در طی این دوره آموختم این بود که بسیاری از ما انسان¬ها، برای باورهایی که فکر می¬کنیم درست هستند یک “باید ” در ذهن خود وضع میکنیم و اما ذهن، چه آسان رفتارهایمان را با آن “باید ذهنی” همسو میکند، تا آنجا که متوجه آسیب¬هایی که این “بایدها” به ما میزنند، نیستیم. بایدهایی که گاه حتی توانایی پیروی از آنها را نداریم و تنها فشارهای بیپایه و اساسی را در زندگی به ما وارد می¬کنند. در جلسات کوچینگ با آقای محمد یاد گرفتم بدون این بایدهای ذهنی میتوانم با استرس و فشار کمتری زندگی کنم و به سوی اهدافم گام بردارم.
اگر هنوز نمیدانید بایدهایی که جلوی پیشرفت شما را می¬گیرند و زندگی را برایتان سختتر کرده چیست، جلسات کوچینگ با آقای محمد را به شما پیشنهاد میکنم. بدون شک زندگی بدون این بایدها، ساده¬تر و موفقیت¬آمیزتر خواهد بود.
مریم کیانی –
جلسات کوچینگ کوچ من، آقای افشین محمد، ویژگی خاص و منحصر به فرد دارد: ایشان علاقه بسیار به کمک و پیشرفت سریع مراجع خود را دارند. همراه و همدل خوبی برای مراجعین خود هستند. در آن زمان برای شخص من، کار کردن با انسانی با چنین ویژگیهای برجستهای یک ارزش بزرگ محسوب میشد.
من اسم و روش کوچینگ آقای محمد را کوچینگ با گامهای بزرگ میگذارم؛ چرا که در جلساتشان آرام آرام بزرگنماییهای ذهنی مراجع و سختی کار از بین میرود و همه چیز را آنطور که هست میبیند و با واقعیت موجودش روبرو میشود. ایشان به مراجع خود کمک میکنند تا از بزرگنمایی و سخت کردن و سخت نگاه کردن امور دست برداشته و سریع دست به عمل بزند. من این ویژگی خاص جلسات ایشان را حاصل تجربه و نگاه درست و عمیق ایشان به زندگی میدانم. با این اوصاف مراجع به راحتی و با سرعت بالا به سمت هدفی که میخواهد، پرتاب میشود.
از طرفی دیگر آقای محمد را استاد ایجاد چالشهای نو میدانم، چالشهایی که مراجع را به حرکت انداخته و به او کمک میکنند تا فرصتهایی که همواره در اطرافش وجود داشته و هرگز آنها را نمیدیده، ببیند و در لحظه از آنها استفاده نماید.
از نظر من اگر خواهان تغییرات بزرگ و ایجاد فرصتهای جدید هستید و در خود آمادگی این تغییرات و جهش را می بینید، افشین محمد گزینه بسیار مناسبی برای ایجاد گامهای بزرگ در زندگی شخصی و حرفهای شما هستند.
حسین گائینی –
بسیار خوشحالم که فرصتی طلایی پیش آمد تا افشین محمد به عنوان یک کوچ حرفهای، در چند جلسه کوچینگ به من در شفاف سازی چشمانداز و تصمیمگیری درست و پیشروی در مسیر توسعه حرفهای خودم، کمک کند.
افشین، انگیزه بخش است؛ گوشی شنوا دارد و با همدلی عالی، یک همراه خوب در این مسیر است و با بهرهگیری هنرمندانه از مهارتهای یک کوچ حرفهای، به ویژه با پرسشهای قدرتمند، جلسات کوچینگ را به فضایی یگانه برای شفاف سازی ذهن مراجع تبدیل میکند.
به دوستان قویاً شرکت در جلسات کوچینگ افشین را پیشنهاد میکنم.
مرضیه عسکری نوری –
هدف من، ارتقا کسب و کار و افزایش درآمد بود اما در جلسات اولیه، افشین با سوالات درستی که میپرسید و بازخوردهای قدرتمندی که میداد، کمک کرد به آگاهی مهمی برسم. این که مانع اصلی برای رسیدن به اهدافم “من” هستم. هدف، تغییر عملکرد و اقدام بود و یک پروژه مشترک با همکاری من و خود واقعیم. تلاشهای قبلیم خیلی نتیجهی خوبی نمیداد چون من با خودم نامهربان بودم و مدام بهش برچسب میزدم که کمالگرایی، دست به اقدام نمیزنی و …، نقاط قوتش رو نادیده میگرفتم و مدام به خاطر نقاط ضعفش سرزنشش میکردم. معلوم است که این پروژه نتیجهای ندارد و اقدام چشمگیری به وجود نمیآید. البته این آگاهی بدون همدلی و شوخطبعی خاص افشین در جلسات پذیرفتنی و دست یافتنی نبود.
تغییر در نگرش و باوری که در مورد خودم پیدا کردم، بلافاصله و فوری باعث اقدام کردن من نشد. چای کیسهای نبود؛ چای اصیلی بود که با گذشت زمان و اقداماتی که در حال انجام دارم عطر و طعم جلسات و تاثیری که بر من داشت را به خوبی حس میکنم.
سودا محمدزاده محجوب –
در حالی که از نظر من نوشتن یکی از جذابترین کارهای دنیاست و من احساس خوشایندی از نوشتن دارم، باید اعتراف کنم که سختترین کارها هم برایم همین نوشتن است.
شاید یکی از اثراتی که جلسات کوچینگ افشین برای من به ارمغان آورد، همین اقدام کردن بود.
اولین جلسهای که با افشین داشتم را هرگز فراموش نمیکنم، فکر میکنم وقتی وارد دفتر افشین میشدم، کلهام سه برابر تنم بود و حسابی روی بدنم سنگینی میکرد، یک ساعت از هر دری سخن گفتم و هنوز نمیدونستم دقیقاً چی نیاز دارم، اما در طی جلسه افشین با سوالات عمیق و نگاه بدون قضاوتش به کمک کرد که وقتی از دفترش بیرون میرفتم، لبخندی از رضایت روی لبم بود و از همه مهمتر سرم دیگه سنگینی نمیکرد، چون میدونستم حالا برای چی میخوام کوچ داشته باشم و قرار است توی این سفر چی رو تجربه کنم.
یکی از مشخصات بارز جلسات با افشین مواجه شدن با خودم و تصمیمگیریهای سخت بود.
افشین یکی از خوشاخلاقترین کوچهای این روزگار است و از خدا به خاطر حضورش ممنونم.
آرش خیرخواه –
من در ابتدا نمیدانستم که کوچینگ چیست و از رفتن پیش یک کوچ باید دنبال چه چیزی باشم. افشين با مسیری که به من نشان داد و با سوالهایی که از من پرسید و بازخوردهایی که به من داد، من را متوجه کرد که باید چه انتظاری داشته باشم و چه بخواهم. به من یاد داد توجهم به چیزهایی در رفتارم جلب شود که خودم اصلاً حواسم بهشون نبود. به من کمک کرد تا به رفتارم تسلط بیشتری داشته باشم و بتوانم خودم را کنترل کنم. من یاد گرفتم فقط تصمیم گرفتن مهم نیست و باید برای تصمیمهایت برنامهریزی کنی و هدف داشته باشی، چطوری با ذهنی که همیشه دوست دارد راحت زندگی کند، بجنگی و با کمک همان ذهن راحتطلب، خودت را پیدا کنی، به نقاط ضعف و قوتت پی ببری و کاری خلاف خواسته او انجام بدهی. مهمترین نکتهای که من آموختم این بود که اگر من تغییر کنم، همه چیز تغییر خواهد کرد و من توانستم تغییراتی در خودم ایجاد کنم که بدون شک به من در مسیر آیندهام کمک بزرگی خواهند کرد.
از افشین برای تمام راهنماییها و کمکهایش بسیار ممنونم.
علیرضا هاشمی –
افشین محمد در کنار همهی خصوصیات مثبتی که دارد، شنودهای دقیق و باحوصله و پرسشگری باهوش و موقعیتشناس است. در جلسات کوچینگ پس از شنیدن صحبتهای من، در بزنگاههای مهم، سوالاتی هوشمندانه و عمیق از من میپرسید که به شدت مرا به فکر فرو میبرد. گویی دست مرا مانند یک کودک نوپا میگرفت و به تدریج و تاتیتاتیکنان مرا به لایههای زیرین افکار، اندیشهها، باورها و شخصیتم میبرد و آنجا چه حقایقی که نمایان نمیشد!
افشین محمد مرا با خودم آشتی داد و باعث شد که من بیشتر به خودشناسی فکر کنم که به نظرم نقطه شروع هر تغییر و تحولی است. ایشان با هوشمندی به من کمک کرد تا در مورد ماموریت زندگی خود بیشتر تأمل کنم و در انتهای جلسات، چهارچوب اصلی آن را تهیه و تدوین نمایم.
افشین مرا از بند گرههای کور ایدههای انباشته و فکر کردنهای افراطی رهانید و مرا به سمت دنیای عملگرایی توأم با اقدامات ولو کوچک اما مؤثر سوق داد.
شیرین شفیعی –
من با افشین محمد کوچینگ برداشتم، در درجه اول به خاطر اشتیاقی که به حرفهی کوچینگ داره: وقتی به واسطه دنیای مجازی داشتیم صحبت میکردیم که کوچینگ برای کیا تاثیر داره و من از مورد خودم به عنوان یه مورد نادر و پیچیده حرف میزدم، افشین قاطعانه اعتقاد داشت که حل شدنیه و این اشتیاق و امیدش من رو هم از دل ناامیدی به مسیر کوچینگ کشوند.
دوم به خاطر صداقت و سادگی و شفافیتش بود که دلم خواست کوچ من باشه. افشین نمیخواد پیچیده و مهم جلوه کنه. از خودش تعریف نمیکنه و این از دید من بهترین تعریفه.
در مسیر جلساتِ من، به خاطر شرایط زندگی و خانوادگیام که درگیرشون بودم، اوقات دشواری داشتم که میشد کوچ رو از کوره به در ببره؛ افشین ولی هیچ جوره به هم نمیریخت و این باعث میشد فکر کنم شرایط و ماجرای من به اون فاجعهای هم که من فکر میکنم نیست و قوت قلب بگیرم، به علاوه باعث میشد اجازه داشته باشم خودم باشم، با همهی تلخیهای شرایطم و با هر بخش تاریک وجودم، چون افشین در قالب کوچ به طرز غیر منتظرهای اصلاً قضاوتت نمیکنه. یعنی هر جا که به خودت میگی خب دیگه الانه که با این وضعیتم دیگه قضاوتم کنه اون همچنان حرفهای میمونه و یک ذره هم قضاوتت نمیکنه، و این توانمندی یک کوچ رو میرسونه.
به عنوان یک کوچ، شخصیت افشین محمد لبهی تیز نداره، اصلاً باهات اصطکاک پیدا نمیکنه و به هم ریختگیهات رو توی جلسه مدیریت میکنه.
این پیش زمینه ذهنی که میدونستم افشین طنز کار کرده، باعث میشد گهگاه مشکلاتم رو به عنوان یه سوژهی طنزِ (تلخ) تعریفشون کنم و فکر میکنم اولین بار بود که به کسی مشکلم رو میگفتم ولی قاه قاه میخندیدم.
افشین حواسش هست که منصف باشه، مهربون و راهگشا باشه.
وقتی که میبینی خیلی جدیت گرفته، و به حل مسالهات دل میده، یهو حواست جمع میشه که پشت این گوش دادنها یه کار حرفهای قرار داره و تعهد؛ و باید بگم با اینکه قرار نیست لزوماً کوچ دوست آدم باشه، ولی همهی این صفات و ویژگیها افشین رو به یه دوست عزیز تبدیل میکنه.
عباس سرکاری –
جناب آقای افشین محمد کوچی متعهد، پرانرژی و با بیانی عالی است که هر شنوندهای را جذب مینماید و تلاش فراوانی میکند برای تمرکز و قرار دادن فرد در مسیر صحیح دلخواهش. اینجانب در جلساتی که با جناب آقای افشین داشتم تحول بزرگی در من ایجاد شد تا جایی که خانوادهام من را در آن راه تشویق میکردند. اصولاً من فردی هیجانی و پرانرژی و استرسی بودم ولی آقای افشین با کمک صحیح، من را در راه درست قرار دادند تا جایی که به جرات میتوانم بگویم 95 درصد استرسم را کنترل کردم و این موضوع به من کمک شایانی نمود. بسیار بسیار از ایشان تشکر مینمایم و امیدوارم در آینده بتوانم از ایشان بهره بیشتری ببرم.
یاسمین مسکرا –
من در سال کنکور، که یکی از سختترین و پر استرسترین سالهای زندگیام بود با آقای محمد آشنا شدم و در جلسات کوچینگشان شرکت کردم؛ که در این جلسات به من یاد دادند چگونه مشکلاتم را از زاویهی دیگری ببینم و بتوانم بهترین راه حل را برایشان پیدا کنم. همچنین به من کمک کردند که موانع و عادتهای اشتباهی که سر راهم قرار داشتند را کنار بگذارم و بازده بیشتری در طی سال داشته باشم.
شرکت در جلسات کوچینگ آقای محمد روشهایی برای مقابله با مشکلات به من یاد داد که هنوز هم برای حل مشکلاتم و مقابله با آنها از آن استفاده میکنم.
محسن مالکی –
«-دیدیش؟»
این رنگیترین دیدنی بود که دیدم. با افشین از ته دل خندیدیم، با هم غم و غصههامون رو به گریه نشستیم و اون به من خود خوبم رو نشون داد؛ خودی که هرگز ندیده بودم و بعد از اون «-دیدیش؟» هیچوقت دلم نخواست نبینمش و مدام پی دیدنشام. تو رو سپاس مرد. یقین که خندههامون واقعی مثل اشکهامون بود و خوبیای که در هم دیدیم.
مهدی بدرخانی –
با توجه به تجربیات ناخشنودی که از کلاسهای آموزشی داشتم وقتی پیشنهاد حضور در جلسات کوچینگ به من داده شد، ناخودآگاه فکر کردم این هم مثل بقیه، دنبال کیسه دوختن هستند اما وقتی با افشین عزیز آشنا شدم؛ تمام تفکراتم غلط از آب درآمد و حضور در جلسات کوچینگ را برای همه هموطنان توصیه میکنم.
افشین بهترین و موثرترین آدم زندگی کاری من شد، به طوری که از آدمی که به شدت از ارتقاء شغلی و دردسر فراری بود به فردی جنگنده و فعال تبدیل شدم.
ایشان با سوالاتی که از شما خواهد پرسید، تمام تفکرات غلطی که در ناخودآگاهت و تمام سالهای زندگی در وجودت نهادینه شده و اصلاً متوجه آنها نیستی را برایت رو میکند و تازه متوجه میشوی کجا هستی و چه کار باید میکردی و علت فرار از تغییرات و مشکلات کار را متوجه میشوی (که الان تمام مشکلات کار برایم فقط مثل یک بازی است که باید تمامش کنم تا موفق شوم)
اینجاست که به شناخت نقاط قوت خود میرسی و اعتماد به نفس در وجودت شکل میگیرد و دیگر کار برایت دردسر نیست و حضور در محل کار برایت شیرین و پویا خواهد شد و علاوه بر خودت، به آدمهای دور و برت هم کمک خواهی کرد. ( گفتم آدمها چون علاوه بر محل کار، بر کیفیت زندگی شخصی هم تاثیر مثبت خواهد داشت).
افشین شخصی است که تمام مشکلات کاری را خودش لمس کرده و این خیلی به درک متقابل کمک خواهد کرد و مطمئناً حضور در جلسات کوچینگ ایشان به رشد فردی شما کمک بسزائی خواهد کرد.
مریم –
در جلسات کوچینگ با آقای افشین محمد طی سوالات و چالشهایی که ایشان برای من مطرح میکردند و همچنین بازخوردهایی که بدون قضاوت به من دادند، خودم به جواب سوالاتم میرسیدم و این که چگونه بودن برایم بهتر است را انتخاب میکردم. آموختم که لازم نیست همیشه و همه جا بهترین خودم باشم و خودم و عزیزانم را آن گونه که هستیم، بپذیرم چون این خود باعث شد که بتوانم چشماندازهایم را تغییر دهم و زیباتر فکر کنم و قدمهای بهتری برای حال خوب خودم بردارم. دریافتم که با پذیرفتن عادتهایی که از آنها رنج میبرم یا خاموش کردن احساسات ناخوشایندم، چقدر خودم و دنیای اطرافم را بیشتر از پیش دوست دارم. و حالا خیلی از کارها و درخواستهایی که برایم انجام دادنشان سخت و استرسزا بود را با میل شخصی انجام میدهم و لذت میبرم.
محسن اعتصامی –
چیزی که در جلسات با آقای محمد برای من جذاب بود، این بود که “همون چیزی که بخوای مشخص میشه که واقعاً چیه “.
اول میپرسه چه کمکی از دست من برمیاد؟ چه انتظاری از من داری؟
و معمولا! اینجا آدم اشاره میکنه به تغییر، و کلمه تغییر میسر نمیشه جز تغییر خود؛ و آقای محمد این کار رو خیلی فوقالعاده انجام میده. یعنی متمرکز میشه روی خودت که بیشترین آگاهی و اقدام برای تغییری که میخواهی رو برداری.
حالا این دست خودته که واقعاً چقدر تغییر رو بخوای. از دنیا ایراد بگیری، باز برمیگرده به خودت، اگه واقعاً تغییر میخوای، که تو چی رو میتونی تغییر بدی؟
و چرا برمیگرده به خودت، چون تنها چیزی که میتونیم تغییر بدیم خودمون هستیم.
اگه همچین فردی هستی که بخواهی در زودترین زمان ممکن تغییر کنی، گفتوگو با آقای محمد فکر کنم بهت کمک کنه. اگه هم جایی احساس کنه که موثر نیست و یا واقعاً نمیخوای تغییر کنی، خیلی اصلگرایانه میگه من نمیتونم کمک کنم و جلسات تمام.
هیوا قاسمپوری –
افشین محمد مثل یک دوست صمیمی، در بدترین و سختترین لحظات زندگی من، بعد از مهاجرتم، در کنار من ایستاد و دستم رو گرفت تا از جام بلند شم و ادامه بدم و من بقای خودم رو تو شرایط سخت غربت، مدیونشم.
هوش و قدرت ذهنی بالای افشین به آدم این امید رو میده که قراره با هم هر مشکلی رو حل کنیم و این نهایت امنیت و آرامشیه که آدم بعد از شروع جلسات میگیره. خدا رو شکر میکنم که افشین محمد رو سر راهم قرار داد که بتونم پیچیدهترین مشکلاتم رو آسون ببینم… که بتونم به مشکلاتم با ذهن منظم نگاه کنم… که بتونم بفهمم مشکلات همیشه یه صورت دیگه دارن که من اصلاً تا حالا ندیده بودمشون.
کوچینگ با افشین محمد بهترین هدیهایه که هر آدمی که خودشو دوست داره، حداقل باید یه بار به خودش بده.
تینا قاسمی –
جلسات کوچینگ با افشین محمد برای من خوشایند است؛ کسی که مانند یک دوست به حرفهایم گوش میدهد، مرا به خنده دعوت میکند و فضایی ایجاد میکند که به راحتی بتوانم گریه کنم. مانند یک آموزگار هنرمندانه زندگی کردن را یاد میدهد، مانند یک دلسوز میگوید خودت را دوست داشته باش و مانند یک داور مرا به قاضی میبرد.
تکرار جملهی “از این جلسه میخواهی چه با خودت ببری؟” برایم یادآور کوتاه بودن فرصت زیستن است و اینکه نباید برای خودم و خواستههایم تعلل کنم.
قبل از این جلسات، از دست رفتن عمرم، بهای زندگی کردنم بود اما حالا با دقت مینگرم که راهی که در پیش گرفتم نتیجهی ترسهایم است یا تصمیم برای مستقل بودن.
رفتن به این جلسات تنها جایی بود و هست که من زودتر از زمان تعیین شده، دوست داشتم حضور داشته باشم.
جلسات کوچینگ با افشین را به تمام دوستان خود پیشنهاد میکنم چرا که با نگاه موشکافانهی ایشان تمام وجوه ظریف و تاریکی از خود را درمییابید که تا قبل از آن، نمیدانستید انباشته شدن آنها چه قدر شما را از به حرکت درآمدن وا میدارند.
نادر مهدیخانی، مدیر جانمایی و طراحی خطوط لوله شرکت مپنا بویلر –
تجربه بنده در طول ده جلسه کوچینگ با آقای افشین محمد در شرکت مپنا بویلر نشان میدهد که ایشان علاوه بر اینکه دارای سوابق حرفهای و دانش بالایی در زمینه مربیگری هستند، فضایی بسیار دوستانه و صمیمی برای مراجع در طول زمان کوچینگ ایجاد مینمایند که این موضوع باعث شد تا بنده بتوانم به راحتی موضوعات را مطرح و برای رفع مواردی که در برنامه توسعه فردی و همچنین در ذهن خود داشتم، با ایشان برنامهریزی نمایم. مجهز بودن به دانش روز و تجربه کافی در این زمینه و دارا بودن ابزارهای موثر جهت ایجاد تغییر عمیق و پایدار و همچنین برخورداری از تکنیکهای فوقالعاده مربیگری، باعث ایجاد بهبود موثر و پایداری شد که بنده و سازمانی که در آن مشغول به کار هستم، پیشبینی کرده بودیم.
منظم بودن، وقتشناسی، همدلی، صمیمیت و خوش خلقی از خصوصیات بارز در ایشان است.
مهمترین دستاوردهای بنده از جلسات کوچینگ با ایشان، دریافت ذهنی عمیق از تفکر سیستمی و ایجاد توانایی درک و شناسایی مسئله، تجزیه و تحلیل نظاممند و ارائه راهکار اجرایی خلاق برای حل آن بود. شناسایی روابط چندگانه میان اطلاعات و تقسیمبندی موضوعات به جنبههای مثبت و منفی و درک زوایای پنهان مسئله فراتر از جوانب ظاهری آن، مهارتی بود که برای همیشه به آن مجهز شدم.
انتخاب افشین محمد برای کوچینگ را به کسانی که دنبال تغییر و بهبود موثر و ماندگار در زندگی، شغل و کسب و کار خود هستند قویاً توصیه میکنم.
الهام رسولی، مدیر ارشد بیزینس کنترلینگ –
به نظر من یکی از فرصتهایی که هر فرد در مسیر زندگی و کار خودش میتواند داشته باشد، این است که گرههای فکری و موانع درونی که سرعت رسیدن به هدف را کند یا متوقف میکند، را بشناسد.
افشین محمد از آن فرصتهای طلایی در زندگی من بود که با چالش کشیدن متبحرانهی افکارم و حرفهایم، کمک شایانی در مسیر بزرگ خویشتن آگاهی به من کرد.
افشین فردی بسیار باهوش، تحلیلگر، دقیق و عملگراست و از آنجا که هم کوچ حرفهای است و هم سابقهی مدیریتی و اجرایی دارد، میتواند برای افرادی که در زمینهی شغلی، خواهان موفقیت و پیشرفت هستند، بسیار راهگشا باشد.
از دیگر ویژگیهای افشین، تعهد، اخلاقمداری و دیسپلین است که منتج به نظم و استمرار در جلسات بود که طبیعتاً عملکرد و نتیجهی جلسات را دوچندان میکرد. من از جلسات با افشین محمد خیلی چیزها آموختم و به کار بستم و دستاوردهای خوبی در این مدت داشتهام و در نهایت خودم را در جایگاه اول، انسان موفقتر و درجایگاه دوم مدیر توانمندتری نسبت به گذشته میبینم.
فاطمه، مدیر تحقیق و توسعه –
ویژگیهای اصلی که در کوچم، افشین محمد، مشاهده کردم: نکتهبین(کوچکترین روزنهای را کشف میکند)، فرآیندگرا، با دیسیپلین، مسوول، مشتاق به موثر بودن
دستاورد جلسات کوچینگ برای من موارد زیر بود: با شناخت ارزشهای درونی خودم و آگاه شدن به آنها، نسبت به موقعیتهایی که باعث تنش و ایجاد اثر منفی در عملکرد و حس درونی منفی نسبت به خودم میشوند، تسلط بیشتری داشته باشم. در دریافتم نسبت به باورهای خود تجدید نظر کنم و با پرسیدن چرا و آیا …بتوانم تصمیمهای بالغانهتری بگیرم.
زهره –
باسلام و ارادت خدمت شما کوچ توانمندم، افشین محمد عزیز و بزرگوار
بر خودم لازم دیدم بابت جلسات پر از آگاهی و یادگیری که با شما داشتم ازتون صمیمانه قدردانی کنم.
بعد از هر جلسه با شما خیلی اتفاقهای بزرگی برای من میافتاد و انگار در هر جلسه قفل یکی از موانع ذهنیام باز میشد و وارد مرحله جدیدی از رشد و بودن خودم میشدم…
مثل اینکه داری بازی میکنی و یه مرحله سخت رو میگذرونی و رمزگشایی میکنی و وارد مرحله بعدی میشی، در حالی که یکی مراقب هست تا به بهترین وجه جلو بری و همه ستارهها و امتیازات رو کسب کنی و دستِ پُر وارد مرحله بعدی بشی…
میدونستم جلسه کوچینگ جلسه یادگیری نیست اما من از اصالت، منش و رفتار و صبوری و تواضع شما خیلی یاد گرفتم.
آرامش عجیبی رو بعد جلسات شما حس میکنم… چون این جلسات برام یه معامله دوسر سود بود! چون هم با خیلی از گیر و گرفتهای ذهنم کنار اومدم و هم یه دوست خوب و یه همراه رو پیدا کردم که همه جوره میشه روش حساب کرد.
این آرامش محصول آگاهیهای عمیقیه که با سوالات شما بهش رسیدم… وقتی بفهمی که تو مسیری و داشتی الکی حرص آیندهای رو میخوردی که هنوز محقق نشده… وقتی بفهمی رسالت تو از اومدن به این دنیا ستاره شدن و دیده شدن نیست و وقتی کودک درونت دست از لجبازیها و پاکوبیدنهاش برداره و سر به راه بشه، چقدر میتونی آرامش رو تجربه کنی؟!
و بابت همه این اتفافات همیشه ازتون ممنونم و مطمئنم تاثیر جلسات خوب شما تا مدتها بر روح و ذهن من مثل یک عطر اصیل فرانسوی باقی خواهد موند…
زینب دهقان –
نمیدونم چه تعریفی میتونم از کوچینگ با شما بکنم که حق مطلب ادا شده باشه، تنها جایی که توی زندگیام بدون قضاوت شنیده شدم و شماتت نشدم بابت اشتباهاتم و کسی برام دلسوزی نکرد و سعی نکرد چیزی بهم یاد بده تا اینکه خودم رو پیدا کردم، اینجا و در جلسات کوچینگ با شما بود. تنها جایی که ازم پرسیده شد تمایل خودت چیه؟ اوایل کلمهی غریبی بود ولی الان مدتیه که دارم به میل خودم زندگی میکنم.
مثل همیشه … مرسی که در جهان هستی، هستید و بسیار کمککننده، پرانرژی، مهربان، شوخطبع و رکگو هستید.
محمد رضایی، ، مدیریت برنامهریزی و نظارت راهبردی پروژهها، ، شرکت ساخت و مهندسی بویلر و تجهیزات مپنا –
افشین محمد عزیز در مسیر کوچینگ و راهبری بنده چراغی روشن بودند و مسیر زندگی حرفهای و اجتماعی بنده را جهت یافتن موانع و نکات قابل بهبود، روشن و هموار ساختند. با همیاری و رهنمودهای ایشان نکاتی که واضح پنداشته میشدند، آن چنان آشکار شدند که امکان تجویز نسخههای اصلاحی و تغییر رویکرد برای من بسیار تسهیل و شفاف شد. افشین موانع را کشف و حل نمیکند؛ ایشان نقش اهرم و کاتالیزوری را دارد که خودمان آنها را کشف و حل کنیم. از صمیم قلب برایش آرزوی بهترین ها را دارم.
مریم کریمی، کوچ حرفهای و مترجم –
به عنوان یک کوچ، ارزشمندی جلسات کوچینگ را میدانم، با این حال طی جلسات کوچینگی با آقای محمد، باز هم لحظات درک و فهم خودم، برایم پر بود از حس گشایش و زیبایی؛ درک گرههای ذهنی و رفتاری خود آدم با “سوال کردن”چیزی است که همیشه من را چه به عنوان کوچ و چه به عنوان مراجع، جذب کوچینگ میکند. کوچها حضورشان مساوی است با حضور آیینهای که انگار آدم درون خودش را میبیند و آقای محمد به وضوح این توانمندی و قابلیت را داشتند که در جلسات، از ذهن خودشان بیرون باشند و حضور کافی به عنوان کوچ داشته باشند. با این جلسات درک من از خودم گسترش پیدا کرد و فهمیدم گاهی زیاد در فضای ذهنم میمانم و اینکه نگاهم به زندگی از چه الگویی پیروی میکند. برای من درونگری فوقالعادهای بود که منجر به اقدامات بیرونی شد.
مَهتا میرمعزی، دکتر دندانپزشک –
با هدف طی کردن مسیر رسیدن به خواستهها به کمک یک کاردان، جلسات کوچینگ را آغاز کردم، در همان جلسهی اول با مطرح کردن سوالات موشکافانه و بررسی لایههای عمیق ذهنم اهداف دگرگون شدند.
به آگاهی مهمی رسیدم و مسائلی که تا پیش از آن به عنوان بخشی از واقعیتها پذیرفته بودم به زیر سوال رفتند و قراردادهای جدیدی در ذهنم شکل گرفتند.
تحولی که برایم حاصل شده بود تا کنون در هیچ یک از جلسات روانکاوی، رواندرمانی، مشاوره و … صورت نگرفته بود.
اهداف بازنگری شدند و علل آنها به دقت توسط افشین محمد مورد بررسی قرار گرفتند.
هر جلسه درست در لحظهای که کار را تمام شده میپنداشتم، مسئله جدیدی مطرح میشد و مرا با واقعیت تازهای روبرو میکرد.
بزرگترین دستاوردی که از این جلسات دارم، این است که زندگی صد درصد قابل برنامهریزی نیست و باید در هر مقطع قراردادهای جدیدی وضع کرد و منعطف بود.
بارزترین ویژگی جلسات کوچینگ با او نگنجیدن مباحث مطرح شده در ظرف زمان است، هر از چندگاهی یادداشتهایم را مرور میکنم و راه کار مناسبی به ذهنم خطور میکند.
نگرش واقعبینانه افشین و حس همدلی او بینظیر است، صحبت کردن با او باعث دلگرمی میشود، البته که چالشهای جدیدی را پیش رو قرار میدهد اما حس همراهی او این موضوع را آسان میکند.
به چالش کشیدن باورها و نگرش مثبت نسبت به تغییر آنها، توجه به منشأ خواستهها، از دیگر قدرتهاییست که داشتن آنها را مدیون افشین محمد هستم.
آیلین خوشنثار، معلم –
به پیشنهاد یکی از دوستانم با افشین محمد آشنا شدم. اون موقع هیچ شناختی از کوچینگ نداشتم و به خاطر تجربه تلخی که از اولین و آخرین مشاورم داشتم، از مراجعه به هر مشاور و روانشناسی خودداری میکردم ولی کوچینگ دنیایی بود که با مشاوره و روانشناسی زمین تا آسمون تفاوت داشت برام. روزی که جلسه آزمایشی رو شروع کردیم، میتونم بگم از لحاظ روحی و وضعیت زندگی کاملاً متلاشی بودم، طوری که بارها فکر خودکشی به سرم زده بود. به طور خیلی ناآگاهانه داشتم تمام پلهای پشت سر و پیش روم رو خراب میکردم ولی ته دلم دوست داشتم که از اون وضعیت نجات پیدا کنم و به سمت تباهی نرم. افشین محمد آخرین تیرم تو تاریکی بود، آخرین امید که بتونم دوباره به زندگی وصل شم. جلسات اول کوچینگ طوری پیش رفت که زخمهای چند ساله سر باز کردن، زخمهایی که ریشه بیشتر مشکلاتم بودند و من همیشه ازشون فرار میکردم. اتفاق تلخی که تمام این سالها دردش رو تنهایی به دوش کشیده بودم و باعث شده بود هم از خودم بدم بیاد و هم از اتفاقات اطرافم، تو جلسات کوچینگ بازگو شد و طی همون جلسات نتیجه خودش رو نشون داد و کابوسهای شبانه من به طور غیر قابل باوری از بین رفت. (هنوز هم باورم نمیشه که تونستم، چه کردی افشین محمد دست مریزاد)
مستر افشین در تمام جلسات صبورانه و بدون قضاوت کردن به حرفهام گوش میکرد و سعی میکرد با تکنیکهای خودش جلسه رو به صورت مثبتی پیش ببره. البته شوخ طبعیاش رو هم نباید نادیده گرفت.
خلاصه جونم براتون بگه که تو هر جلسه کوچینگ ابعاد بیشتری از خودم برام نمایان میشد و جزئیات بیشتری از رفتارهام روشن میشد که یا پیش از اون نمیدیدم یا نمیخواستم که ببینم و بعد از جلسات کوچینگ انگیزه من برای تغییر بیشتر و بیشتر میشد. بین جلسات تمام تمرینات رو با شوق انجام میدادم چون از تغییراتی که تدریجی داشت به وجود میاومد ذوق میکردم و لذت میبردم. اون آیلینی که تا دیروز با خودش قهر بود و هربار تو آینه خودش رو میدید یاد اشتباهاتش میافتاد و بد زمین و زمان رو به خودش میبست، دیگه داشت کم کم با خودش آشتی میکرد و تواناییها و خوبیهاش رو هم میدید و دیگه خودش رو به خاطر اشتباهاتش و نقصهای رفتاریش سرزنش نمیکرد؛ برعکس تلاش میکرد که نقصهاش رو تا جای ممکن برطرف کنه و باهاشون غریبگی نکنه.
عرضم به حضور پرفروغتون، حالا این آیلینی که من باشم بعد از گذشت تقریبا یک سال از جلسات کوچینگ به یه سری دستاوردهای مثبت رسیدم که دوست داشتم با شما هم درمیون بذارم:
1) امید و انگیزه ادامه به زندگیم دوباره برگشته
2) مشکلاتم با همسرم و خانوادهام تا حد زیادی برطرف شده
3) اعتماد به نفسم در برخورد با مسائل و حتی آدمها بالا رفته
4) “نه گفتن” برام دیگه سخت نیست
5) آرمانگراییم و انتظار از بینقص بودن در انجام کارها کمتر شده، طوری که بعد از حدود دوازده سال یا بیشتر دوباره نقاشی روی بوم رو شروع کردم و میخوام به صورت حرفهای ادامهاش بدم و از انجامش بدون در نظر گرفتن نتیجه لذت میبرم
6) از آینده تصویر شفافتری نسبت به قبل دارم و مصممتر براش برنامهریزی میکنم
7) مشکلات محل کارم رو تا حدودی حل کردم
8) به مسائل و افراد دورم با دید بازتر و شفافتری نگاه میکنم طوری که بازتابش رو تو تدریس به دانش آموزهام هم میبینم
9) با حوصله بیشتری به اطرافیانم توجه میکنم و سعی میکنم بیشتر بفهممشون
و خیلی جزئیات مثبت دیگه که جلسات کوچینگ و تمریناتمون باعث شد خودم رو در جهت مثبت تغییر بدم و همچنان هم در حال یادگیری و تغییرم. توصیه میکنم این شانس رو به خودتون بدین تا دنیای جذاب کوچینگ رو با افشین محمد تجربه کنید.
حامی طاهری، پژوهشگر و کوچ حرفهای –
تجربه من با یک کوچ حرفهای: در مسیر حرفهای شدن بیزینس کوچینگم، قصد کردم و هستی، افشین عزیز را به من معرفی کرد. اول قدردان این معرفی هستم و دوم از افشین برای بودن خاص کوچینگیاش.
تجربه کوچینگ با افشین، مثل صعود به قلهای بود که مدتها دوست داشتم و پای رفتن نداشتم. با کمک افشین کوله پشتیام پر شد از آنچه برای صعود نیاز دارم؛ با بررسی جزیی و دقیق و چک کردنهای به موقع و سوالات به جا و ناب، آنچه اضافات بود، کنار گذاشتم و آماده صعود شدم؛ با تعهد و شفاف. آنچه گفتگو با افشین را خاص میکند راحتی و آرامش و اعتماد و کنجکاویهایش بود و به قولی sense of Humor افشین، که باعث ابراز طبیعی من میشد. من برای بیزینس کوچینگم، بعد صعود این قله، همچنان با افشین ادامه خواهم داد… و دوست دارم اضافه کنم در این مسیر با طراحی اقدامات هوشمندانه، لوگو بیزنسی من متولد شد.
امید بخشعلی، مربی و مدرس فروش –
مشخص و بارزترین ویژگی افشین محمد که حین جلسات کوچینگ به من کمک کرد، پرسیدن سوالات عمیق و در واقع خود سوالات بود. به نظرم این هنر افشین جلسات رو هدایت میکرد و دقیقاً در همین لحظات، آن سر کلاف گمشده در وجود من پیدا میشد. البته که حتماً شما برای اینکه به این درجه برسی و سوالات خوب بپرسی، باید فعالانه گوش بدهی که آقای محمد در این مهارت نیز فوقالعاده هستند.
در طی جلسات، روی خوش و آرامش ایشان برای منی که درونم آشفتگی و بههمریختگی را تجربه میکردم، خودش درس نامحسوسی بود که چگونه یک انسان با رسیدن به تمامیت با خود میتواند به این آرامش برسد.
شما خیلی حرفهای هستید آقای افشین محمد…
مجید حقجو، مدیر بازاریابی و فروش، شرکت ساخت و مهندسی بویلر و تجهیزات مپنا –
حضور در جلسات کوچینگ آقای افشین محمد عزیز نقطه عطفی در تغییر تفکرات من در اداره تیم کاری بود. علیرغم گذراندن چند دوره مدیریتی در طول دوره کاری، عادات نامناسب مدیریتی و وسواس در سرک کشیدن به تمام جزئیات باعث کمبود زمان همیشگی، خستگی مداوم شخصی و بهرهوری پایین تیم بود.
راهی که ایشان با روش حرفهای کوچینگ به من نشان داد، نه تنها در بهرهوری تیم کاری من، که حتی در زندگی شخصی من نیز تاثیرگذار بود. با راهکار به دست آمده از جلسات با ایشان، وسواس حضور در تمامی فرآیندها را با ساختن سیستمهای نظارتی مناسب، دعوت از نفرات زبده در گروه و تفویض اختیار به افراد تیم جایگزین کردم و نتایج بسیار بهتری به دست آمد.
با کمک ایشان به جای “کشیدن بار تمام دنیا بر شانههای خود” (اصطلاح جالبی که ایشان در جلسات استفاده میکردند)، تلاش کردم تا با ایجاد روحیه و کار تیمی به اهداف مشخص شده برسیم. به جای تحمل خلقیات و متدهای مختلف (به انداه نفرات تیم)، تلاش کردم تا سیستم منعطف ارتباطی با همکاران ایجاد کنم. به جای قضاوت از دور و تصمیمگیری سریع، تلاش کردم تا ارتباطات نزدیک و دوستانه با همکاران داشته باشم.
آتوسا فلاحی، کارشناس شبکه شرکت ایرانسل –
برای من، شرکت در جلسههای کوچینگ آقای افشین محمد، بسیار آموزنده و تاثیرگذار بود. در طی جلسات، ایشان با طرح سوالاتی مرتبط با موضوع مطرح شده توسط من، سبب میشدند تا ذهن من به چالش کشیده شود.
با فکر کردن و پاسخ دادن به سوالات، به نگرش جدیدی در مورد مسائل میرسیدم و جوانبی که از دید من پنهان بودند برایم آشکار میشدند. با طرح هوشمندانه سوالات و کمکهای ایشان بسیاری از موضوعات شفافسازی شده و قابل حل بودند. جلسات به صورت انلاین برگزار میشدند و فضای جلسه با همدلی، شوخ طبعی، لحن دوستانه و حس امنیت ایجاد شده توسط ایشان برایم جذابتر میشد.
از دیدگاه من، شرکت در این جلسات سبب تغییرات بزرگ و پیشرفت در زندگی افراد مشتاق به تغییر خواهد شد.
مریم، تحلیلگر مالی-اقتصادی –
جلسه آخرمون دقیقاً منو یاد اون تصویری انداخت که کوچ و مراجع دارند با هم پازلها رو کنار هم میچییند! انگار معمای پیچیدهای که مدتها برام لاینحل بود، داشت حل میشد و تصویر واقعی من آشکار!
فکر میکنم یک دلیل مهم اون، نظمی بود که شما به نوشتههاتون داده بودید و پیشینه جلسات رو تایپ شده در لپتاپ نگهداری میکردین و در زمان مناسب بهش رجوع میکردین.
اگه بخوام بازخورد بدم در مورد جلساتمون میتونم بگم سفر جالب و پر از کشفی رو با هم داشتیم… تجربههایی که خیلی از اونها برام طعم اولینها رو داشت.
همدلی بسیار بالا، پیگیریها و بازخوردهای به موقع عالی بین جلسات، سوالات و بازخوردهای قوی که گاهی با یه اشاره صورت و استفاده از زبان بدن اتفاق میافتاد! همه و همه برایم بهترین اتفاق امسال رو تا اینجا رقم زد.
یه مساله دیگه که دوست داشتم باهاتون مطرح کنم این هست که شما مهارت فوقالعادهای در شناخت پیچیدگیها و ظرافتهای دنیای زن و مرد در رابطه دارید و همین مساله باعث مطرح کردن پرسشهایی میشد که کمک کرد من هم این دنیا را بهتر لمس کنم و جدا از کلیشهها و شعارهای تکراری، با درک بیشتری به این موضوع نگاه کنم که این اتفاق کمی نبود.
ازتون بابت همراهی فوقالعاده و موثری که داشتین بینهایت ممنونم.
سمیرا فیروزبخت –
من از مدرسه اشتغال شریف با آقای محمد آشنا شدم و شانس این را داشتم که در برههای از زندگی که به شدت دچار انفعال شده بودم؛ از کمک حرفهای ایشان به عنوان یک کوچ استفاده کنم. من به شدت تفاوت در سطح آگاهی و بهرهوری خودم قبل از شروع کوچینگ با ایشان و بعد از آن را، مشاهده میکنم. از خصوصیات بسیار بارز آقای محمد عزیز، حین فرآیند کوچینگ میتوانم به هوش و ذکاوت و تیز بینی ایشان در برخورد با مسائل عنوان شده توسط من، ظرافت در ارائه بازخورد، صداقت بیرحمانه ( هر جا که لازم باشه)، همدلی و یادآوری پیوسته نقش کوچ در طول جلسات اشاره کنم. من پس از آشنایی با افشین محمد توانستم الگوهای تکراری زندگی را که زمانی برای من کارآمد بودند اما در این مرحلهی زندگی کارایی خودشان را از دست داده بودند، شناسایی کنم و به جای آنها از ابزار و مهارتهای دیگری استفاده کنم و ارزشهای دیگری را زندگی کنم و از چهارچوبهای ذهنی مرسوم خودم خارج بشم و جسارت کشف ناشناختهها را پیدا کنم. از شما ممنونم آقای محمد و امیدوارم که نور آگاهی و مهارت شما زندگی بسیاری را همچون من روشنتر و راههای پیش رویشان را نمایانتر کند.
مهکامه قاسمپوری، آسیبشناس گفتار و زبان –
در مسير زندگي هركسي قطعاً انسانهاي ارزشمندي قرار ميگيرند كه در ذهن، مانا هستند و بسيار تاثيرگذار، از موهبتهاي زندگي من، آشنايي با اقاي محمد، فردي خاص و بينظير بود. طي ٢٠ سال سابقه كارم به واسطه شغلم، هيچ وقت بيگانه با مرشد، مشاور، كوچ و… نبودم؛ افتخار آشنايي با بسياري از اساتيد را داشتم كه از آنها بسيار آموختم ولي آنچه جناب محمد را متمايز از بقيه ميسازد تشخيص درست نقاط تاريك ذهن است. من ايشان را علاوه بر توانمند بودن در حرفه كوچينك و رعايت كامل اصول كوچينگي در جلسات، فردي قابل اعتماد و بسيار باهوش و خلاق در طرح سوال ميبينم كه يافتن سوالاتي خاص متناسب با شرايط هر فرد و سطح و توانمندي ذهني مراجع، از او كوچي متمايز ساخته است.
جلسات من سرشار از كشف بود: شناخت ترسها و قرار گرفتن در موقعيت و رويارويي با آن، حذف پيشفرضها و باورهاي نهادينه شده اشتباه كه شايد بتوان گفت بزرگترين مانع انسان در مسير رشد است؛ از دستاوردهاي شگفتانگيز من بود.
توصيه من به همه دوستان كه در اين مسير شيرين گام مينهند و اين جلسات را تجربه ميكنند اين است: تمام آموختهها ودانستههاي خود را كنار در ورودي گذاشته و با ذهني باز و سرشار از شوق يادگيري وارد شويد؛ قطعاً آن طرف در، فردي است كه تمام قد برايتان ايستاده تا آن چه را كه ميخواهيد، به دست بياوريد.
بيشك در ثانيههاي رشدتان در كنارتان خواهد ماند و به حضورتان و نوع بودنتان افتخار خواهد كرد؛ اول به خودتان و بعد با خيال راحت به او اعتماد كنيد.
سولماز اقدم –
من آدم خودساخته و مستقلی بودم و هر کاری و هر تصمیمی میگرفتم، به خودم مطمئن بودم. در دو سال اخیر چند اتفاق برای من افتاد و همیشه دنبال کسی بودم که بتوانم به حال عادی خودم برگردم.
با چند نفر صحبت کردم: چه فرد آشنا و چه با تجربه، ولی حالم خوش نبود. تا این که یاد افشین محمد افتادم و پیش او رفتم.
بسیار فرد دلسوز و محترمی بودند که دو جلسه رایگان با من چت کردند (چون ناشنوا هستم و برخی جلسات ما با چت انجام شد) و چند جلسه حضوری پیش ایشان رفتم و درک کردم که بعضی رفتارهای سابقم اشتباه بوده و طوری تمام وجودم را زیر رو کرد که الان خیلی احساس سبکی میکنم، همچنین اعتماد به نفسم بالا رفته و متوجه شدم که جلسه کوچینک بسیار مفید است و لازم دارم هر چند وقت یک بار انجامش دهم.
بعد از جلسات کوچینگ با کسی درد دل نمیکنم و صحبت کردن با فردی وارد را بهتر میدانم.
لعیا کفعمی، پزشک، کوچ سلامت عاطفی و لایف کوچ، پژوهشگر حیطه سایکونوروایمنولوژی، ایمنولوژیست –
من برای سر و سامان دادن به وضعیت مالی خودم و پیدا کردن اشکالات احتمالی در ذهنیتم درباره پول با افشین محمد وارد مسیر کوچینگ شدم؛ در طی مسیر علاوه بر آن که با سوالات قدرتمند و چالشی افشین موفق به واکاوی علل زمینهای مشکلات مالی خودم شدم و با خودم و خود بودنم بیشتر آشنا شدم و بزرگ شدن و انتخابگر بودن رو درک کردم، بسیاری از صلاحیتهای کوچینگ را در عمل از افشین یاد گرفتم.
از مشخصههای بارز افشین محمد میتوانم به هوش و ذکاوت، فروتنی و افتادگی، خالص و صادق بودن و خود بودن و امین و امن بودنش، اشاره کنم.
از فرصتی که داشتم بسیار خرسند و سپاسگزارم.
حمیدرضاکریمی، مدیر طراحی برق کنترل و ابزاردقیق، شرکت ساخت و مهندسی بویلر و تجهیزات مپنا –
برداشت من از جلسات کوچینگ در راستای توسعه فردی با آقای مهندس افشین محمد به طور خلاصه: شخصیت ایشان بسیار منعطف در مقابل تغییرات، صبور، خوشرو و در عین حال قاطع است. نکته بارز سبک ایشان در کوچینگ طی جلسات، شنیدن موثر بود که برای اینجانب بسیار آموزنده و تاثیرگذار بود. چنانچه در جلسات کوچینگ از ایشان راهکار بخواهید و اصرار کنید، احتمالاً خواسته شما را اجابت میکنند که مایه دلگرمی است.
به طور کلی، تجربه جلسات کوچینگ با ایشان برای من بسیار مطبوع، رضایتبخش و آموزنده بود و از اینکه به کمک ایشان در خصوص سرفصلهای تعیین شده، موفق به بینایی بیشتر و شناخت خود و مسایل میشدم، حس رضایت بسیار بالایی در انتهای جلسات و اشتیاق برای جلسه بعدی داشتم.
با آرزوی موفقیت بیشتر برای مهندس محمد عزیز، انجام جلسات کوچینگ در خصوص مفاهیم توسعه فردی و حرفهای را با ایشان توصیه مینمایم.
لیلا عزیزی، دکترای روانشناسی سلامت و کوچ حرفهای –
به منظور ارتقا کسب و کارم تصمیم گرفتم به افشین محمد مراجعه کنم. ملاک انتخابم در ابتدا آگاهی از دانش و سواد ایشان بود و میدانستم اهل مطالعه است و این فاکتور برای من بسیار حائز اهمیت بود؛ اما بعد از مراجعه ویژگیهای بسیار ارزندهای را در ایشان و جلسات کوچینگ ایشان یافتم.
شوخطبعی در کنار حرفهایگری، بسیار دقیق و نقطه زن در بازخوردها، فردی همدل و همراه و مهمتر از این دو، صبور. افشین محمد در نشان دادن توانمندیهای من به خودم دقیق و در شفافسازی موانع حرکت من برای راهاندازی کسب و کارم بسیار حرفهای عمل میکرد.
اطرافیانم میدانند که در انتخاب درمانگر وکوچ، فرد سختگیری هستم. با لحاظ کردن این ویژگی، تجربه جلسات کوچینگ با افشین را توصیه میکنم.
پونه مکرم، منتورکوچ و کوچ حرفهای –
شاید الان اولین چیزی که یادم میاد، یه چهرهی گشوده و لبخند به لب باشه که بسیار آرامبخش و دعوتکننده است. انگار هیچ چیز ترسناکی وجود نداره که نشه درموردش با صاحبِ این صورت گپ زد و بررسی کرد.
موضوع من از دیدِ خودم اگرچه خودم بود، اما شفاف نبود. شیوهی کاریِ افشین برام جذاب بود، چون من رو محدود نمیکرد و اجازه میداد اون جوری که نیاز دارم باشم اما وسطِ اون شلخته بازار، افشین، ماهیگیرِ قابلی بود و میتونست عالی از آبِ گلآلود ماهی بگیره اونم شاه ماهی.
در طی جلسات پییاپی، صراحت و جراتمندی او به همراه همدلیِ بسیار ملموسش، به من فضای ابراز میداد و جرات اینکه با حقیقت مواجه بشم.
برای من توی جلساتم با افشین چند تا نکتهی مهم شفاف شد که شاید مهمترینش این بود:
من اینی هستم که هستم ولی نه محدود به آن…
گاهی وقتها هر دو گیج میشدیم و او اجازه نمیداد در گیجی بمونیم؛ وقتی که ازم میپرسید واقعاً الان جایی هستیم که باید باشیم؟ و برمیگشتیم به مسیراصلی.
من یه ماهیِ لیز بودم خیلی وقتها ولی او بلد بود چطوری یه ماهیِ لیز رو هم حمایت کنه تا از لیز خوردن و به در و دیوار اصابت کردن دست برداره.
برای من، با او شفافتر شد که چه کسی هستم و چی میخوام و چطوری مایلم به سمتش برم و چه چیزهایی واقعاً نقاطِ قوتِ منه و چه توهمهایی دارم در مورد خودم و نقاطِ قوت و بهبودم.
او قصهپردازِ خلاقی بود که در تصویرسازی از آنچه در ذهنم میگذشت و آنچه نیاز بود ببینم، بسیار ماهر بود و این برای من که سبکِ یادگیریم با قصه و تصویر خیلی همسوست، واقعاً کارکرد.
جلساتم با افشینِ محمد رو دوست داشتم و واقعاً توصیه میکنم اگر از کلاه گذاشتن سرِ خودتون خسته شدید یه سری بهش بزنید و کلی چیزهای جدید در موردِ خودتون یاد بگیرید. او برای من فرد ارزشمندیست به عنوان یک انسان که آسیبپذیربودنِ خودش رو به رسمیت میشناخت و همواره با تواضع در موردِ نقاط قوت و ضعف خودش و بقیه گفتگو میکرد.
مهدی اوحدی، سرپرست مهندسی پروژه –
کوچینگ یک فرایند کاربردی و جذاب است که به نظرم هر فردی میتونه تجربه خوب و با ارزشی ازش به دست بیاره و قفلهای ذهنیشو باز کنه؛ مهندس محمد با صمیمیت و صبر به سوالات و مشکلات شما گوش میده، و شما رو قضاوت نمیکنه، ایشون به شما کمک میکنه که با فکر به سوالات و نکتهها، مسیر درستی رو انتخاب کنید، امیدوارم همیشه در زندگی موفق و موید باشه…
حمیدرضا پایگاه، مدیر منابع انسانی شرکت مپنا بویلر –
در دوران کوتاهی که افتخار همراهی با افشین محمد، در مسیر کوچینگ را داشتم، او را یک کوچ خبره و پرانرژی یافتم که با پرسشگری هوشمندانه و مهارتهای ارتباطی مؤثر و بیان طناز و نافذ، راه خود را به اعماق ناخودآگاه افراد باز میکند و با خیرخواهی میکوشد مراجع خود را با سئوالات قدرتمند و بازخوردهای کوتاه اما آگاهانه در مسیر توسعه قرار دهد. همراهی با او نه تنها مرا در فرایند حل مسئله و توسعه فردی یاری داد بلکه به دنیای کوچینگ نیز علاقهمند کرد.
با سپاس مجدد و آرزوی توفیق روز افزون برای افشین محمد
علیرضا، یک کارمند ساده خیلی تحصیلکرده –
اولین چیزی که طی جلساتم با افشین در من ایجاد شد، ورودم به یک فضای بازی جدید بود که قبلاً اصلاً تجربه نکرده بودم و ازش بیخبر بودم. برای این ورود باید چند تغییر اساسی هم میکردم: شجاعت بازی جدید، خود کنترلی در مسیر و روراستی و شجاعت بیان خواستهها. اینها در مسیر کوچینگ با افشین در من ایجاد شد. در ادامه پیدا کردن جمله زندگی و اصلاح اون و فهمیدن اینکه اصلاً مسیر زندگیام چی هست پیش اومد که یک تغییر بزرگ برای من بود. بیان همیشه همراه با شوخی و خنده اما با بیرحمی تماماش جالب بود. از یه طرف یکی بود که همه بدیها و مشکلاتت رو رک و راست به روت میآورد و از طرف دیگه اونقدر بگو بخند داشت که ساعتهای صحبت میشد یکی از لذتبخشترین تجربههای اون هفتهات. اونقدر که لحظهشماری میکردی دوباره شروع کنی و طی ۲۶ جلسه کلاً ۲ دقیقه بیشتر تاخیر در آغاز جلسه نداشتی. فضا اونقدر دوستانه بود که من الآن نمیدونم با افشین عزیز دوست شدم یا باید به عنوان یه همراه حرفهای باهاش در ارتباط باشم. هر چی هست خیلی خوبه. البته خیلی دوست دارم هر دوتاش باشه.
شیرین شفیعی، دانشجوی دکترای روابط بینالملل –
من با افشین محمد کوچینگ برداشتم، در درجه اول به خاطر اشتیاقی که به حرفهی کوچینگ داره: وقتی به واسطه دنیای مجازی داشتیم صحبت میکردیم که کوچینگ برای کیا تاثیر داره و من از مورد خودم به عنوان یه مورد نادر و پیچیده حرف میزدم، افشین قاطعانه اعتقاد داشت که حل شدنیه و این اشتیاق و امیدش من رو هم از دل ناامیدی به مسیر کوچینگ کشوند.
دوم به خاطر صداقت و سادگی و شفافیتش بود که دلم خواست کوچ من باشه. افشین نمیخواد پیچیده و مهم جلوه کنه. از خودش تعریف نمیکنه و این از دید من بهترین تعریفه.
در مسیر جلساتِ من، به خاطر شرایط زندگی و خانوادگیام که درگیرشون بودم، اوقات دشواری داشتم که میشد کوچ رو از کوره به در ببره؛ افشین ولی هیچ جوره به هم نمیریخت و این باعث میشد فکر کنم شرایط و ماجرای من به اون فاجعهای هم که من فکر میکنم نیست و قوت قلب بگیرم، به علاوه باعث میشد اجازه داشته باشم خودم باشم، با همهی تلخیهای شرایطم و با هر بخش تاریک وجودم، چون افشین در قالب کوچ به طرز غیر منتظرهای اصلاً قضاوتت نمیکنه. یعنی هر جا که به خودت میگی خب دیگه الانه که با این وضعیتم دیگه قضاوتم کنه اون همچنان حرفهای میمونه و یک ذره هم قضاوتت نمیکنه، و این توانمندی یک کوچ رو میرسونه.
به عنوان یک کوچ، شخصیت افشین محمد لبهی تیز نداره، اصلاً باهات اصطکاک پیدا نمیکنه و به هم ریختگیهات رو توی جلسه مدیریت میکنه.
این پیش زمینه ذهنی که میدونستم افشین طنز کار کرده، باعث میشد گهگاه مشکلاتم رو به عنوان یه سوژهی طنزِ (تلخ) تعریفشون کنم و فکر میکنم اولین بار بود که به کسی مشکلم رو میگفتم ولی قاه قاه میخندیدم.
افشین حواسش هست که منصف باشه، مهربون و راهگشا باشه.
وقتی که میبینی خیلی جدیت گرفته، و به حل مسالهات دل میده، یهو حواست جمع میشه که پشت این گوش دادنها یه کار حرفهای قرار داره و تعهد؛ و باید بگم با اینکه قرار نیست لزوماً کوچ دوست آدم باشه، ولی همهی این صفات و ویژگیها افشین رو به یه دوست عزیز تبدیل میکنه.
رضا باقری، کارآفرین و رییس هیات مدیره شرکت وادا –
کوچینگ افشین به من کمک کرد تا نسبت به نقاط ضعف و مسوولیتهای خودم خودآگاه شوم، سهم جدی خودم را در مشکلاتی که در کسب و کار و خانواده داشتم، بپذیرم و به راهحلهای درستی که میدانستم ولی عمل نمیکردم، تعهد عملی داشته باشم.
بر خلاف تصور اولیه، شناخت خود و کشف کردن پیچیدگیهای شخصیت، نه مساله سادهای است و نه به تنهایی میسر است، کمک یک کوچ باعث میشود این اکتشاف راحتتر اتفاق بیافتد، دلایل و انگیزههای واقعی شناسایی شوند و انسان خودش را راحتتر متعهد به عمل کردن کند.
بابت همه لطفی که در حق من شد، از موسسه کلام یادگیری فردا و از افشین، صمیمانه سپاسگزارم و امیدوارم همواره بتوانند کاربردهای کوچینگ را در زندگی واقعی توسعه بدهند.
فرزانه نکو اصل تک- کوچ حرفهای –
افشین محمد در جلسات کوچینگ، خود واقعیاش هست، بیهیچ تظاهری، بدون عناوین اجتماعی و موقعیتهای اجتماعیاش؛ اصل مهم همسطحی کوچینگ در جلسات او به طرز عجیبی وجود دارد. مهمتر از آن همدلی چشمگیر او در جلسات هست و حتی بعد از اتمام جلسات با او ادامه دارد، همراهی و پیگیریهای همدلانه او بینظیر است. بسیار متعهد و مسولیتپذیر است. نکته مهم و یکی از ویژگیهای جلسات کوچینگ او صراحت لحن اوست که گاهی به نظر سخت و خشن و شاید تهاجمی به نظر بیاید اما تجربه شخصی و برداشت من این بوده که در پس این پوسته به ظاهر خشن، همدلی و همراهی خاصی وجود دارد که خاص و منحصر به فرد هست و حس مهم بودن را القاء میکند که تو و موضوع تو مهم هست و همین طور شوخطبعی افشین محمد که پارادوکس دلنشینی را در جلسات به وجود میآورد که امضای خاص خود اوست. از همه این نکات مهمتر تعهد اخلاقی و پایبندی به اصول اخلاقی است. برای افشین محمد عزیز آرزوی تندرستی و موفقیت روزافزون در این مسیر دارم و آرزو میکنم در مسیر توسعه فردی به انسانهای بیشتری کمک کند.
زهرا دشتی- کارشناسی ارشد مشاوره خانواده، مشاوره کودک –
اگر بخواهم افشین محمد را در یک کلمه خلاصه کنم میگویم “گوش شنوا”. در جلسات کوچینگ، ذهن آشفتهای داشتم که حتی گاهی خودم هم متوجه حرفهایم نمیشدم؛ اما افشین محمد طوری حرفهای پراکنده من را مرتب میکرد که ذهنم را منظم میکرد. این اتفاق را فقط یک گوش کاملاً شنوا میتواند رقم بزند.
ویژگی دیگر او این است که میداند باید کدام نقطه را مورد هدف قرار دهد. او میداند که چطور و کجا، چه چیزی را بپرسد که پاسخش راهی را برای فرد باز کند. او با پرسشهایش پردههایی را کنار میزند که خود فرد توانایی کنار زدنش را ندارد. گفتگو با او باعث میشود گاهی پردهها را کنار بزنی و ببینی که پشتش چه خبر است!
صمیمیت و همدلی او باعث میشود که آدم احساس راحتی کند و بدون هیچ نگرانی از قضاوت شدن هر آنچه در دنیای درونی وجود دارد را بازگو کند. حسی شبیه به گفتگو با یک آشنای صمیمی.
اگر به دنبال سفر به درون خود، کشف خود و پیدا کردن مسیر درست هستید؛ توصیه میکنم که این جلسات را تجربه کنید.
محمدعلی حاجی باقری، سرممیز سیستمهای مدیریت کیفیت و مدیر ارشد کیفیت عملیات گروه زرین رویا –
برخی مواقع به دلیل ورودیهای زیاد و زمان کم، نیاز به تصمیمگیری سریع بود. این تصمیمگیریها وقتی روند افزایشی پیدا میکند، نیاز هست تا بتوانی موارد را دستهبندی کرده و روی هر دسته تمرکز کنی، انعطافپذیر باشی و تصمیم درست را بگیری. جلسات کوچینگ آقای محمد به من نشان داد که با استفاده از تجربه و توانایی خودم میتوانم به این مهم دست یابم.
در برخی موارد که به مشکلی برمیخوردم ایشان با واشکافی افکار و بقایای جامانده از سالهای کاری دور، بررسی مشکل از وجوه مختلف و مشخص نمودن هدف نهایی، مسیرهای جدیدی را برایم ایجاد میکرد. ایشان در جلسات کوچینگ کمک میکرد تا خوب فکر کنم و برخی از گردهای مقدس که از گذشته در ذهن به جای میماند را به چالش بکشم و فرصتهای جدید ایجاد نمایم. وقتی به قوانین خود میرسم، از سطح بالاتری به آن نگاه میکنم و نسبت به محیطی که در آن قرار دارم آنها را ارزیابی میکنم. خیلی از اوقات نیاز است آنها را متناسب نموده و بعد با روشی متناسب به هدف برسانم. انعطافپذیری، حس بهتر از زندگی و انجام کار درست مهمترین یافته من در جلسات کوچینگ با آقای افشین محمد بود. ایشان به عنوان یک کوچ حرفهای همیشه در کنار من خواهند ماند.
حامد قاسمیان، مدیر کسب و کار گروه زرین رویا –
فرصت همراهی با افشین عزیز به عنوان یک کوچ حرفهای، به من در ساختن چشمانداز فردی و کاری توامان با هم کمک بزرگی کرد. نکته اینکه چون در شرایط بحرانی بودم پیچیدگی امور بسیار زیاد بود و نمیتونستم بدون در نظر گرفتن خواستههای فردی تغییرات کاری رو هماهنگ کنم.
افشين، شوخ و انگيزهبخشه و منبع الهامهای زیادی برای من بود؛ همدلی فوقالعادهاش همراه با شنیدن فعال یک ترکیب خوب در این مسير هست و با پرسشهای قدرتمند، جلسات کوچينگ را به فضای یادگیری و شفافسازی ذهن تبدیل میکنه.
به همه عزیزان قویاً شرکت در جلسات کوچينگ افشين را برای پیشرفت فردی، حل مسائل و دغدغههای کار و زندگی و یا داشتن همراهی در مسیر رشد پيشنهاد میکنم.
علیرضا جعفر- مدیر مرکز کارآفرینی دانشگاه شریف –
به اندازهای که مفهوم مشاوره در کشور جا افتاده، بحث کوچینگ هنوز به این شکل مطرح نشده، خصوصاً در فضای امروز جامعه و بازار، هرکسی خود را مشاور و کوچ زندگی یا کسبوکار معرفی میکند. من هم با این نگاه نهچندان مثبت وارد فرآیند کوچینگ شدم. دوست داشتم یک بار به طور کامل با این مسیر آشنا شوم. نتیجه کار خیلی متفاوت از چیزی بود که انتظار داشتم. مسیر عجیبی است؛ از این جهت که خودت محورِ کار قرار میگیری برای ایجاد تغییر و حتی طراحی اقدامات بعدی. نقش کوچ در این بین چه نقش حساسی هست که بتواند حس پیشرفت و بهبود را از اعماق وجودت به خودت منتقل کند.
خیلی تشکر میکنم از افشین محمد عزیز که در تمام جلسات احساس میشد در حال یک دیالوگ هدفمند با او هستی. نقطه قوت جلسات با افشین آنجایی است که هرگز در لباس کوچ در مقابل شما ظاهر نمیشود بلکه در قالب یک دوست، رفیق و همراه نقشآفرینی میکند و با منطق کوچینگ جلسات را هدایت میکند.
با آرزوی سلامتی و تداوم این مسیر با ارزش برای افشین محمد عزیز
مریم گودرزی_ کوچ حرفهای –
کوچینگ افشین به من کمک کرد نقاط کور خودم و انکار و سرزنش خودم رو ببینم. یکی از مهمترین نکاتی که در جلسات کوچینگ افشین حس کردم، همدلی بالای افشینه. فضای امنی که ایجاد میکنه و حس اینکه کنارت و همراهته نه روبروت، کمک میکنه راحتتر و با خیال آسودهتری با خودت و مسالهات مواجه بشی؛ و بتونی زوایای درونی خودت رو بهتر و بیشتر ببینی. یکی دیگه از ویژگیهای جلسات کوچینگ افشین، صراحت و پافشاری روی هدف و خارج نشدن از مسیر کوچینگه…
مهدیس محسنیفرد- هنرمند –
من هنگامی که جلسات کوچینگم رو با جناب محمد عزیز شروع کردم، در وضعیت بسیار شکنندهای بودم. از طرفی سالهای نوجوانی سختی رو گذرونده و خودم رو گم کرده بودم، و از طرف دیگه مقاومتهای ذهنی و انفعال شدیدی داشتم. شکی که به تواناییهای خودم داشتم، همراه با ترس از شکست، باعث میشد در مواجهه با زندگی هیچ حرکتی نکنم.
در ابتدا، تنها هدفم از مراجعه به ایشون این بود که بدونم آیا میتونم مسیرم رو پیدا کنم و کسی باشم یا خیر، و در همکاری با جناب محمد نه تنها من به این اطمینان رسیدم که میتونم، بلکه چگونگی رسیدن بهش رو هم یاد گرفتم و ایشون من رو متوجه تواناییها و قدرت خودم کردند.
مقاومت من بالا بود و در گیج کردن خودم و ایشون استاد بودم. اما ایشون در رویارویی با این مقاومت، صبر بسیار پیشه کردند و تلاشهای متعددی از سمت ایشون و من صورت گرفت تا بالاخره این پوسته ترک برداشت و من تونستم زیستن رو با دیدی متفاوت ببینم.
ایشون کمک کردند چرخ زندگیام رو که سالها بود گیر کرده بود، دوباره به حرکت دربیارم و باعث شدند من تو مسیر پیدا کردن خودم قدم بردارم. جناب محمد ابزار بسیار گرانبهایی در اختیار من گذاشتند: چگونه زیستن.
در تجربه من، جناب محمد عزیز بسیار شوخطبع و بانمک، صبور و صادق هستند. بدون شرم خودشون هستند و این فرصت رو به شما میدهند که شما هم بدون شرم خودتون باشید.
در نهایت من فکر میکنم که ایشون علاوه بر تمام صفات بارزشون، انعطافپذیری بسیار بالایی دارند و طبق نیاز، خواستهها و شخصیت شما، رویکردشون رو وفق میدهند تا به بهترین میزان سازگاری با شما برسند.
تجربه کوچینگ با ایشون، برای من تجربهای انباشته از یادگیری و بسیار خوشایند بوده و اگر به گذشته برگردم، بدون شک دوباره ایشون رو انتخاب میکنم. اغراق نمیکنم، من زندگیام رو مدیون جناب محمد هستم، و قدردان وجودشون.
طه چرامین- رئیس هیاتمدیره موسسه سود و حساب –
توی زندگی کلی سفر میریم اما مهمترینش سفر درون خودمونه، افشین محمد اون همسفریه که توی مسیر همراهته نه برای خوشگذرونی، برای رد شدن از جاهایی که پر از درد و تجربه است، برای دیدن تپههایی که لازمه درستشون کنیم. افشین محمد قسمتی از زندگی من رو برام روشن کرد که دیگه هیچ چیز مثل قبل نشد؛ واقعاً جلسات عمیقی داشتیم.
آخر همه جلسات به این رسیدم که بگم افشین خان مرسی که هستی!