توضیحات
داستان من:
داستان من خیلی متفاوت از داستان شما که همین الان مشغول مطالعه این نوشتار هستین نیست.خیلی از ما در مقطع زمانی بدنیا آمدیم و بزرگ شدیم که ویژگیهای خاصی نسبت به زمان قبل و زمان فرزندانمان داشته و طبعا این ویژگیها بافتار زندگی ما را نیز متاثر از خود ساختهاند. بحرانهای عمومی زمان کودکی و نوجوانی ما با سرعت تغییرات و تحولات نسل فرزندان ما، از ما افرادی ساخته با تجربیات و بینشهای خاص.
شاید زمانی فقط در جستوجوی یافتن یک شغل به عنوان ممر درآمد بودیم و خیلی بحث استعداد و رضایت شغلی در ساختار ذهنی ما جایی نداشت. ناگهان با سرعت تغییرات تکنولوژیکی و فرهنگی چشم بازکردیم و خود را دچار یک سرگشتگی خاص با یک علامت تعجب بزرگ سبز شده روی سرمان مواجه دیدیم که: “انگار جور دیگری هم میشود زندگی کرد.” همین تلنگر ذهنی منشاء تغییرات روش زندگی من شد. و تلاش کردم در جستوجوی معنا برای زندگیام باشم. دریافتم رضایت حقیقی از زندگی جز در سایه غنابخشی به کیفیت آن نیست.
به دنبال یافتن معنای زندگی به کشف وجوهی از خودم نایل شدم که تحت تاثیر محیط، مدرسه، خانواده و… در اعماق وجودم مدفون شده بود. فهمیدم آنچه موجب نارضایتی کلی من شده صدای نالههای همان من مدفون است که از عمیقترین بخش روانم بیرون می آید. بسیار مطالعه کردم در دورهها و کلاسهای آموزشی شرکت کردم و قدم به قدم پیش رفتم.
اعتراف میکنم راه سختی بود. و البته برای هرکسی که در مسیر اصلی زندگی خودش نباشد همیشه سخت خواهد بود. بخشی از موانع که طبیعی و عادی است اما بخش دیگر آن به دلیل مقاومتی بود که سبک عادت شده زندگی قبلی در برابر این تغییر داشت. خیلی از دورهها و کتابها با وجود رنگ و لعاب زیبایی که داشتند کمکی اما برای من نبودند. شاید به صورت مقطعی حکم مسکنی داشتند اما ریشهای به مسئله نمیپرداختند.
درک استعداد ها و علاقهمندیها و آشنایی با کوچینگ مرا در مسیری قرارداد که احساس میکنم همان مسیر حقیقی من است. رضایت درونی از کار در این حوزه نشانه همین است. تجارب شخصی و کاری، مطالعات جنبی و آموزههای متنوع و روشمند و همچنین بازخوردهای مراجعین و بهبود مستمر به عنوان پایههای اصلی این تغییر و تحول سبک زندگی و کاری من بوده است.
تجربه کوچینگ با من:
آنچه در کوچینگ جزئی از شاخصههای اصلی این فرایند است ایجاد محیطی امن میان مراجع و من به عنوان کوچ میباشد. من بنا ندارم با طرح عبارات انگیزشی فضای کلی جلسه را به سمت ایجاد یک انرژی غیر واقعی سوق دهم. بنا ندارم با کنکاش بیش ازحد مراجع در گذشته همراهی کنم. اما میدانم که طراحی برنامه برای حال و ترسیم چشماندازی برای آینده و تدوین اقدام اجرایی و تعهد عملی برای نیل به آن بدون درک گذشته مراجع ممکن نیست.
مراجع در کار با من به این آگاهی میرسد که من صرفا نقش تسهیلگری دارم. من به او در تغییر مورد نیاز نگرشهایش کمک میکنم. و با کمک خود او به شفافسازی ارزشهایش میپردازم. او متوجه میشود من به عنوان یک کوچ پیشداوری و قضاوتی نسبت به او ندارم. برعکس با همدلی و همراهی آگاهانه او را در مسیر شناخت اهداف، اولویتبندی آنها و حرکت در مسیر رسیدن به آنها یاری میکنم. از دید من کوچی فردی است عاقل، بالغ و آگاه که توانایی یافتن راه حل مساله خود را دارد و بر همین مبنا با کمک به او تلاش میکنم تا او براساس ارزشهایش و واقعبینی امکاناتش، هدفگذاری صحیح نموده و اقدامهای عملی ممکن براساس آن تواناییها و امکانات طراحی و اجرا نماید.
پیشنهادات من:
- کوچینگ توسعه فردی
- کوچینگ سازمانی
- کوچینگ گروهی
- لایف کوچینگ
- کوچینگ مدیران اجرایی
- کوچینگ خودآگاهی و خودشناسی
تجربیات و مدارک:
دارای مدرک ACSTH از آکادمی FCA
کارشناسی مدیریت صنعتی
کارشناسی ارشد مدیریت استراتژیک
دانشآموخته MBA
مدرک دوره آموزشی ACT از موسسه دکتر صاحبی (نمایندگی مرکز واقعیتدرمانی گلسر در ایران)
دوره جامع روانشناسی تحلیلی
کارشناس بودجه طرحهای عمرانی وزارت فرهنگ و ارشاد
کارشناس منابع انسانی سازماندهی و طبقهبندی مشاغل فولاد مبارکه
کارشناس آموزش و توسعه منابع انسانی شرکت ملی فولاد
مدیر اداری و مالی شرکت مهرافروز پیمان
حدود 1800 ساعت کوچینگ فردی و سازمانی
مناسب چه مخاطبینی نیستم:
کوچینگ ویژگی مهمی که دارد و در همان جلسه صفر (مقدماتی) روی آن تاکید میشود، این است که میبایست منتج به اقدامی عملی گردد. و تعهد کوچی برای انجام قدمهای طراحی شده توسط خود وی اهمیت بالایی دارد. در تجارب قبلی مراجعینی که نسبت به تعهداتشان پایبند نبودند بعد از دو یا سه جلسه از همراهی با آنها عذرخواهی میکردم. البته این موارد بیشتر در کوچینگهای سازمانی اتفاق می افتاد حس رفع تکلیفی و اینکه هزینه جلسات را شرکت و سازمان میپردازد آنها را خیلی به جلسات مشتاق نمیکرد.
مخاطبینی که انتظار درمانگری دارند.
مخاطبینی که فقط دنبال تائید و تشویق هستند.
مخاطبینی که صرفا دردو دل میکنند و قصد وتعهد عمل و اقدام ندارند.
مراجعینی که به اجباربیرونی(والدین همسر دوست و…) آمدهاند.
مخاطبینی که از من انتظار راه حل و نسخه یکسان دارند.
مخاطبینی که تحمل دیدن و مواجه شدن با خود حقیقیاشان را ندارند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.