کوچینگ برای زندگی

کوچینگ برای زندگی: ۱۰ پرسش پرطرفدار که به سادگی شما را با کوچینگ آشنا می‌­کند

 

با اینکه هر روز شاهد تولید محتوای بیشتری درباره­‌ی کوچینگ (Coaching) هستیم و می‌­توان گفت نسبت به گذشته افراد بیشتری با این حوزه آشنا شده‌­اند، اما سؤالات و برداشت­‌هایی از سوی مراجعان مطرح می­‌شود که نشان دهنده وجود ابهام و در مواردی عدم درک درست از مفهوم و کارکرد کوچینگ است.

 

یکی از دلایل این امر، توضیحات سخت، پیچیده و تخصصی است که باعث شده در ذهن بسیاری، کوچینگ گُنگ و نامفهوم به نظر برسد یا انتظارات اشتباه از آن ایجاد شود و یا با آنکه کنجکاو هستند اما نتوانند با توضیحات ارائه شده ارتباط برقرار کنند و  و درنهایت این مسیر را برای خودشان مناسب ندانند. از این‌رو این مقاله با هدف پاسخ‌گویی به متداول‌­ترین سؤالاتی که از جانب افراد درمورد کوچینگ مطرح می­‌شود به صورت کوتاه، ساده، قابل فهم و ملموس، به نگارش درآمده است.

اگر جزو افرادی هستید که مایلید با کوچینگ و کاربرد آن در زندگی‌تان آشنا شوید، در ادامه با من همراه شوید.

 

۱٫ کوچینگ چیست؟

“جولی استار” به زبان ساده کوچینگ را یک گفت­گو یا مجموعه‌ای از گفت­گوها میان دو نفر برای رسیدن به یک هدف تعریف می­‌کند: گفت­گوهایی بین مُراجع و کوچ. آن چیزی‌که این گفت­گو را از گفت­گوهای عادی متمایز می­‌کند، اثربخشی آن برای مُراجع است.

اما این گفت­گو به چه شکل تأثیر می­‌گذارد؟

شیوه‌­ی اثربخشی آن این­ گونه است که آن گفت­گو بر یادگیری، بینش، رفتار و پیشرفت مراجع می‌تواند مؤثر واقع شود. بنابراین اگر آگاهی مراجع بیشتر شود، امکانات قابل دسترس بیشتری را در خود بیابد، انتخاب کند و رو به جلو حرکت کند، یک گفت­گوی مؤثر کوچینگی اتفاق افتاده است.

به شکل تمثیلی می‌­شود این‌گونه بیان کرد:

تصور کنید قرار است راهی سفر شویم. ابتدا لازم است جایی ‌که در حال حاضر در آن قرار داریم را مشخص کنیم و جایی‌‌که می‌­خواهیم به آن برسیم را هم مشخص کنیم. به امکانات‌مان نگاه کنیم و تشخیص دهیم چگونه می­‌توانیم از آنها در جهت رسیدن به مقصدمان استفاده کنیم، همین­طور موانعی که سر راه‌مان وجود دارند را هم بررسی کنیم و ببینم برای مرتفع کردن این موانع چه کاری می‌­توانیم انجام دهیم تا در نهایت تصمیم بگیریم که از بین راه‌ها و شیوه‌های پیش رویمان چطور به مقصد برسیم.

حالا ممکن است حرکت کنیم و با آگاهی و تجربه‌هایی که در راه کسب کردیم، متوجه شویم که لازم است مسیر یا حتی مقصد را تغییر دهیم؛ یا شاید تغییر شیوه یا رفتار یا ابزار کفایت کند.

به این مثال توجه کنید: فرض کنید تصمیم گرفته‌اید با خودروی شخصی خود به اصفهان مسافرت کنید. در وسط راه و طی گفت­گو با یک شخص (کوچ) متوجه می­‌شوید، چون دیگران از آثار تاریخی اصفهان تعریف می­‌کنند، اصفهان را به عنوان مقصد مسافرت خود انتخاب کرده‌اید؛ اما واقعیت این است که شما چون نیاز به آرامش و سکوت دارید، تصمیم به مسافرت گرفته‌اید و برای کسب آرامش نیاز به رفتن به طبیعت دارید. در این لحظه تصمیم می‌گیرید که مقصد خود را به چابهار تغییر دهید و با کمک کوچ خود، بر اساس مقصد جدید، راه و برنامه‌ی جدیدی طراحی می‌کنید.

اگر قبل از حرکت این گفت­گو را با کوچ داشتید ممکن بود در همان تهران به این آگاهی می‌رسیدید و در زمان و انرژی‌تان صرفه‌جویی می‌کردید و مقصدی که واقعاً می‌خواستید را تعیین می‌کردید. همچنین می‌­توانستید بارها به اصفهان مسافرت کنید و بعد متوجه شوید که لازم است مسیرتان را تغییر دهید. اینها همه موقعیت‌­های مختلفی هستند که هر کسی می‌­تواند باتوجه به شرایط خود آن را تجربه کند.

۲٫ کوچ کیست و چه کاری انجام می‌دهد؟

کوچ فردی آموزش دیده و حرفه‌ای‌ست که «هم‌پیمان مطمئن» مُراجع می‌­شود.

منظور از «هم‌پیمان مطمئن» چیست؟

یعنی هدف کوچ شما، رسیدن شما به هدف‌تان است. در واقع شما ملکه یا شاه جلسات‌تان هستید.

حالا یک هم‌پیمان برایتان چه کارهایی انجام می‌­دهد؟

به شما بدونِ ‌قضاوت گوش می­‌کند. سؤال می‌­پرسد، نه به این دلیل که از شما اطلاعات بگیرد، بلکه به این دلیل که شما را به فکر وادارد تا به «آگاهی‌های درونی» خود دسترسی پیدا کنید. او مشاهده‌گر خوبی است و بازخوردهای مفید می‌­دهد.

خوشحالی شما برایش مهم است اما نه به قیمت ندیدن خلأهای واقعی در زندگی‌تان! بنابراین ممکن است گاهی هم جلسات را با حال خوب ترک نکنید. فرآیند کوچینگ باعث می‌شود که شما وسیع‌تر ببینید، خودآگاهی‌تان بیشتر شود، شنیده شوید، اهداف‌تان را قابل دسترس کنید یا اگر مردد بودید، اهداف قابل دسترس خود را پیدا کنید، به فکر فرو بروید، تمرکز کنید، موانع درونی و بیرونی خودتان را ببینید، ارزش‌هایتان را بشناسید، متوجه الگوهای رفتاری خود در تصمیم‌گیری‌هایتان شوید، پتانسیل‌ها یا در واقع توانایی‌ها و نقاط قوت‌تان را بشناسید و مسیری مناسب و همسو با خودتان را انتخاب کنید.

کوچ به توانایی شما در مسیر یادگیری باور دارد، به موقع تشویق‌تان می‌­کند، به شما یادآوری می‌کند و قدم­ به ­قدم همراه‌تان می‌آید تا مسئولیت انتخاب‌هایتان را به‌عهده بگیرید تا در نهایت به آن هدفی که خودتان تعیین کرده­‌اید برسید. بنابراین عمده‌ی زمان جلسات کوچینگ حول مُراجع می‌گذرد، نه اینکه کوچ بخواهد مدام از تجربه‌ها، دانسته‌­ها، توصیه‌ها، پیشنهادات و راهنمایی‌هایش بگوید.

ممکن است برایتان سؤال شود که چرا از توصیه‌ها، راهنمایی‌ها و پیشنهاداتش برای مراجع نمی‌گوید؟

یک کوچ باور دارد که مراجع فردی توانمند و آگاه و قادر به انتخاب بهترین مسیر برای آن لحظه‌ی خودش است. بنابراین وقتی باور دارد که مناسب‌­ترین راه‌­حل، درون خود مراجع است پس چطور می­‌تواند توصیه و راهنمایی بکند؟

اگر بخواهیم خیلی ساده آن را تعریف کنیم باید بگوییم که یک کوچ کنار شماست تا با تجزیه و تحلیل وضعیت فعلی خودتان، شناسایی توانمندی‌ها و پتانسیل‌ها و نیز شناسایی باورهای محدود کننده و سایر چالش‌ها و موانع احتمالی، با تدوین یک برنامه‌ی عملی به نتیجه‌ی خاصی که مدنظرتان هست برسید.

اما منظور از کوچِ یک حوزه‌ی خاص بودن چیست؟ برای مثال کوچ سلامت کیست؟ کوچ کسب و کار کیست؟ کوچ توسعه فردی کیست؟ کوچ ارتباط با والدین کیست؟ کوچ کودکان و نوجوانان کیست؟ کوچ مسیر شغلی کیست؟ و…

این عناوین به این معنی هستند که کوچ بنا به دلایلی انتخاب کرده روی یک یا چند موضوع تمرکز کند و روی صحبتش با یک جامعه­‌ی هدفِ مشخص است، اما به این معنی نیست که مثلاً یک کوچ که در حوزه­‌ی نقاط قوت کار می­‌کند تحت آموزش مهارت‌های کوچینگ خاصی بوده است و کوچی که در حوزه‌ی کسب و کار مشغول فعالیت است، آموزش‌­های کوچینگی متفاوتی دیده است.

کوچینگ

۳٫ آیا کوچینگ شبیه روانشناسی یا مشاوره است؟

از این جهت که حول گفت­گو، روابط مستحکم، قابل اطمینان، محرمانه و فرد به فرد می‌گردد، بله شباهت دارند اما از جنبه‌های دیگر متفاوت هستند. واقعیت این است که به راحتی نمی‌شود یک خط کشید و گفت این طرف کوچینگ هست و آن طرف خط روانشناسی قرار دارد. روانشناسی امروز رویکردها و روش‌های خیلی متنوع و وسیعی را در برمی­گیرد. آن‌چه مهم است این است که در کوچینگ با درمان و تحلیل روان و آسیب‌ها سروکار نداریم. بنا به رویکرد کوچینگ، فردی که می­‌خواهد جلسات کوچینگ را شروع کند فردی‌ست که مسئولیت اتفاقات گذشته‌­اش را پذیرفته و نگاه رو به حال و آینده دارد. یعنی هر چقدر در جلسات کوچینگ از گذشته بگوییم که این اتفاق افتاد و آن اتفاق افتاد و… می­رسیم به اینجا که “خب حالا چه کاری میخواهید که انجام دهید؟ یعنی از الان به بعد چه تصمیم و اقدام و عملکردی در نظر دارید؟”

آیا این بدان معنی است که در جلسات کوچینگ با گذشته کار نداریم؟

چرا کار داریم اما تمرکز اصلی روی گذشته نیست. مراجع کاملاً وقت دارد از گذشته بگوید و داستانش را تعریف کند. کوچ کاملاً می‌شنود و همدلی می‌­کند. حتی مراجعه‌کننده با مرور آگاهانه­‌ی گذشته، می‌تواند الگوهای خیلی کارآمدی برای تصمیم‌­گیری‌هایی که در پیش‌رو دارد پیدا کند.

بنابراین جهت گفت­گو می‌­تواند به گذشته برود؛ مثلا ممکن است مُراجعه‌کننده در مورد مسئله‌ای در گذشته گفتگو کند و بتواند با همراهی کوچ خود اصطلاحاً از آن عبور کند و آن ‌را به یک آگاهی تبدیل کند و بر اساس آن آگاهی برای حال و آینده خود برنامه‌ریزی کند؛ اما گاهی هم ممکن است نتواند یا نخواهد از آن مسئله بگذرد و نیاز داشته باشد که عمیق‌تر و طولانی‌تر به آن بپردازد.در این‌جا کوچ به مراجع بازخورد می‌دهد تا از افراد متخصص آن حوزه بهره‌مند شود و جلسات کوچینگ یا متوقف می‌‌شوند یا براساس موضوع و موقعیت به شکل موازی پیش می‌روند.

لازم به توضیح است که همه ما به واسطه آگاهی‌هایی که به‌دست می­‌آوریم و همین‌طور دیدن ارزش‌ها و باورهایمان  و در پی آن تغییر رفتارمان ممکن است بتوانیم در موقعیت‌هایی موضوعاتی را در درون خودمان حل و فصل کنیم و احساس بهتری داشته باشیم. پس طبیعی است بعد از جلسات کوچینگ احساس رضایت‌مان بالا برود و از آموخته‌هایی که در این مسیر از خودمان کسب کردیم در روابط‌‌مان استفاده کنیم و حال روحی­مان هم بهبود پیدا کند یا سریع‌تر از مسائل سخت و ناراحت کننده عبور کنیم اما درصورت نیاز به درمان یا مشاوره کوچینگ نمی‌تواند یک فرآیند جایگزین باشد.

اگر نمی‌­توانید تشخیص بدهید که موضوع و چالش شما برای جلسات کوچینگ مناسب است یا خیر، بهترین و مطمئن‌ترین راه مشورت با متخصص این حوزه است، در واقع یک جلسه کوچینگ و گفت و گو با یک کوچ می‌تواند این تشخیص را فراهم آورد و کوچ شما می‌تواند به شما بازخورد دهد که موضوع شما در چه حوزه‌ای قرار می‌گیرد.

همینطور بخوانید:

فلسفه کوچینگ زندگی

۴٫ آیا مربی همان کوچ است؟

می­‌شود این­طور گفت که از جهت ترجمه تحت لفظی بله اما از جهت مفهوم خیر!

ما در فارسی واژه­ی کوچ (Coach) را مربی ترجمه می‌کنیم. از طرفی به افرادی مثل مربی‌های آموزشی چه در ورزش چه هنر و چه علوم و فنون، مربی می­گوییم و نقش یاددهنده را برایشان قائلیم. درصورتی ‌که یک کوچ یاد نمی­‌دهد، بلکه فرآیند یادگیری را تسهیل می‌کند بنابراین بهتر است برای جلوگیری از سوءبرداشت، کوچ را همان کوچ بنامیم. ضمن اینکه واژه‌هایی مانند رهیار نیز پیشنهاد شده است.

پس مربی چه کسی است؟

نزدیک‌­ترین لغت از لحاظ معنی به واژه‌ی مربی در این حوزه، منتور (Mentor) است.

منتور یک فرد با تجربه در یک تخصص خاص است که به دلیل تخصص و تجربه‌ای که در کارش دارد افراد تازه‌کار و کم‌تجربه­‌تر او را الگوی خود قرار می­‌دهند، از او راهنمایی می‌­گیرند و با او مشورت می­‌کنند. واژه‌ی مربی در فارسی به تعریف منتور شباهت بیشتری دارد. گاهی وقت‌ها ما به دنبال منتور هستیم اما به اشتباه سراغ کوچ می­‌رویم. هرچند یک نفر می‌­تواند هم منتور باشد و هم کوچ اما لازم است به عنوان مراجع با خودمان صادق و شفاف باشیم و بدانیم که از فرد مورد نظر انتظار چه نوع خدماتی را داریم تا مرزهای جلسات‌مان مشخص شود.

۵٫ دست‌آورد و نتایج جلسات کوچینگ چیست؟

از آنجایی که هر فرد اهداف و مسیر منحصربه‌فرد خودش را دنبال می­‌کند، می‌توان نتایج متمایزی از جلسات کوچینگ انتظار داشت.

نتایج کوچینگ می‌­تواند موضوعات متفاوتی را در بر بگیرد. از تغییرات خیلی مشخص، ملموس و قابل مشاهده مانند تصمیم‌گیری در مورد شروع یک کار جدید، افزایش درآمد یا برنامه‌ریزی برای تغییر برنامه‌ی غذایی گرفته تا تغییراتی در نحوه تفکر و اندیشیدن، که منجر به تغییر دیدگاه نسبت به موضوعات مختلف در زندگی و کسب احساس رضایت بیشتر می‌شود.

 به‌طور کلی از دستاورد‌های عمومی جلسات کوچینگ می‌­توان به این موارد اشاره کرد:

  • بالارفتن احساس رضایت
  • درک شدن
  • افزایش تمرکز روی چالش و مسئله
  • شفاف شدن
  • به فکر فرو رفتن
  • به آگاهی و بینش جدید رسیدن
  • توانایی دیدن موضوعات از زوایای متفاوت
  • و…

بعضی از متخصصین این حوزه، بزرگ‌ترین مزیت کوچینگ را بالا بردن سطح هوشیاری می‌دانند که منجر می‌­شود تا ما با انتخاب‌هایمان به صلح برسیم.

در جهت تکمیل این بحث لازم است به نکته­‌ای کوتاه اما کلیدی اشاره کنم. به‌طور طبیعی شنیدن مشکلاتی یا موضوعاتی که افراد با آن روبه‌رو هستند و آن‌چه بعد از جلسات کوچینگ نصیب‌شان می­‌شود برای ما الهام‌بخش است اما یک تله نیز در این رویکرد وجود دارد، اینکه اجازه دهیم فرمول زندگی دیگران، فرمول زندگی ما شود!

حتی اگر با دیگران موضوع مشترکی داریم و می‌­خواهیم به نتایج مشابهی که آن­ها به آن دست یافته‌اند، برسیم بهتر است فرصت کندوکاو و جستجوی درونی را از خودمان نگیریم. هر کدام از ما لازم است مسیر خودمان را طی کنیم و به شیوه‌ی خودمان حرکت کنیم. این به معنی منع کردن هر نوع الگوبرداری نیست، بلکه به معنای تشویق به آگاهانه انتخاب کردن است.

۶٫ چه موضوعاتی برای جلسات کوچینگ مناسب هستند؟

موضوعات بسیار متنوعی را می­‌توان در جلسات کوچینگ مطرح کرد: مانند موضوعات خیلی فوری و کوتاه مدت تا موضوعات تخصصی‌تر و آنهایی که نیاز به زمان طولانی‌تری دارند.

اما برای اینکه به این سؤال پاسخ مشخص‌­تری بدهم به‌طور گزیده به یک سری از موضوعات اشاره می‌کنم:

  • شناسایی اهداف و تعیین چشم‌انداز
  • شناسایی نقاط قوت و توانمندی‌ها
  • شناسایی باورهای محدود کننده
  • پیدا کردن استقلال مالی
  • بهبود روابط کاری و عاطفی (روابط با همکاران، رئیس، کارمند تا رابطه با والدین و فرزند و همسر و دوستان)
  • تناسب اندام و سلامتی
  • تقویت اعتماد به نفس
  • عملی کردن کارهایی که به دلایل مختلف عقب می‌ا‌ندازیم یا از انجام دادن آنها واهمه داریم
  • به‌دست آوردن تعادل در کار و زندگی
  • افزایش درآمد
  • شروع مجدد و یادگیری زبان‌های دیگر
  • ارتباط با خود
  • انتخاب رشته و تعیین علاقه‌مندی‌ها
  • گسترش کسب وکار فعلی یا شروع کسب و کار جدید
  • و …

۷٫ آیا کوچ‌ها به مراجعین جهت می‌دهند؟

سؤالات و بازخورد کوچ­‌ها در جهت خواسته و هدف مراجع است نه خواسته و عقیده‌ی شخصی خودشان بنابراین همه­‌ی تلاش کوچ پیش بردن بی‌­قضاوت جلسه است؛ ضمن اینکه مراجع این اختیار را دارد که هر زمان احساس کرد گفت­گو به سمتی در حرکت است که در مسیر خواسته‌ و هدف او نیست، می­‌تواند به کوچ اعلام کند تا با یکدیگر در مورد مسیر جدید و یا برگشت به مسیر قبلی، گفتگو کنند.

 

۸٫ آیا کوچ باید در مورد تمام موضوعات اطلاع داشته باشد؟

با این سؤال زیاد مواجه می‌­شویم که “مگه شما درمورد همه چی اطلاع دارید؟”

و من در جواب می‌پرسم “مگه مراجع دنبال آموزش و راهنمایی از کوچ هست؟”

کوچ علامه‌ی دهر نیست. اصلاً قرار نیست که باشد! این دیدگاه به خصوص زمانی پیش می‌­آید که مراجع دنبال جواب یا راه‌حل در بیرون از خود می­‌گردد و در واقع به دنبال مشاوره و راهنمایی است نه اینکه خودش به پاسخ برسد.

 

۹٫ کوچینگ برای چه افرادی مناسب است؟

از  “بیل گیتس” این‌طور نقل می‌شود که: “همه به کوچ نیاز دارند” اما عده‌ای تصور می‌­کنند پس کوچینگ برای هر فردی در هر شرایطی مناسب است ولی این‌طور نیست.

یکی از پیش شرط­‌های حضور در جلسات کوچینگ “آماده‌ی تغییر” بودن مُراجع است. ممکن است احساس کنیم یا تمایل داشته باشیم در قسمت‌­هایی از زندگی­مان تغییر به وجود بیاوریم اما این امکان هم هست که در حال حاضر به هر دلیلی آماده‌ی تغییر نباشیم! بنابراین فرق است بین تمایل ما به تغییر و آماده‌ی تغییر بودن. وقتی پا به جلسات کوچینگ می‌گذاریم به این معنی‌ است که آگاهانه به دنبال ایجاد تغییر هستیم. هرچند لازم است هوشیار باشیم که آماده‌­ی تغییر نبودن نباید به بهانه‌­ای برای به تعویق انداختن تبدیل شود.

کوچینگ یک شیوه مثل بسیاری از شیوه‌های دیگر برای حرکت رو به جلو در جهان است. برای یک فرد با توجه به شرایط خودش ممکن است مؤثر باشد و برای دیگری خیر. از بازخوردهای گرفته شده این­طور به‌نظر می­‌رسد که عده‌­ای با کوچینگ مثل یک راه آرمانی برخورد می­‌کنند. معمولاً این اتفاق به دلیل عدم شناخت و تعریف درست و یا تلفیق تعاریف کوچینگ با منتورینگ، مشاوره، مربی معنوی و … شکل می‌­گیرد که متأسفانه این نگاه لباسی را به تن کوچینگ می‌­کند که اندازه‌­اش نیست و باعث کج­‌روی‌، سوءاستفاده، بی‌­اعتباری و مأیوس شدن افراد می­‌شود.

کوچینگ

۱۰٫ شیوه‌ی برگزاری جلسات کوچینگ به چه صورت است؟

به‌­طور معمول جلسات کوچینگ فردی بین ۹۰ – ۴۰ دقیقه به‌صورت تلفنی یا حضوری برگزار می‌­شود. ضمن اینکه مراجع می‌­تواند هم به صورت تک جلسه­‌ای و هم در قالب بسته‌های چند جلسه‌ای یا چند ماهه از خدمات کوچینگ بهره‌­مند شود. در مجموع تعداد جلسات، مدت زمان هر جلسه، فاصله­‌ی بین جلسات و… با توجه به خواست، نیاز و موضوع مُراجع و ساختار کوچ تعیین و در صورت به توافق رسیدن، قرارداد تنظیم می­‌شود.

شیوه­‌ی دیگر برگزاری در قالب کوچینگ گروهی است که  این شیوه را می‌­توان در دوره‌­ها و کارگاه­‌های عمومی یا سازمانی که از سوی کوچ برگزار می­‌شود، تجربه کرد.

 

 در انتها مایلم مثالی برایتان بزنم:

وقتی بچه‌ها برای اولین بار می‌خواهند مداد به دست بگیرند، بزرگترها، ناخودآگاه ممکن است بخواهند مداد را از دست‌شان بگیرند و بگویند: “نه، اینطوری بگیر”. بچه دستش را می­‌کشد و می‌­گوید: “نه خودم!” با اینکه ممکن است اشتباه‌ کند اما تمایل دارد لذت و حظ خودش را از انجام دادن کار به صورت تمام و کمال ببرد!

حالا اگر شما نیز به این شکل پای چالش‌هایتان ایستاده‌اید و با تمام پستی و بلندی‌های مسیر، ترس‌ها، تردیدها و به تعویق انداختن‌ها می‌گویید “نه خودم!”، من می­‌گویم کوچینگ برای خود خود شماست!

حالا که از تعریف کوچینگ آگاه شدید و با علاقه متعهد هستید که این مسیر را تجربه کنید، خواهید دید که این لباس چقدر برازنده‌اتان است.

اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درباره ما

کلام یادگیری فردا مجموعه‌ای است که توسط تعدادی از کوچ‌های حرفه‌ای شکل گرفته است.

کیفکو این افتخار را دارد که با ترکیب موثر آموزش‌های مهارت‌محور، کوچینگ و منتورینگ، در کنار شما همراهان گرامی باشد تا یادگیری را در خود و سازمان‌تان نهادینه کنید و بتوانید آینده‌تان را آن‌گونه که می‌خواهید و دوست دارید خلق نمایید و بیافرینید.

کلام یادگیری فردا مجموعه‌ای است که توسط تعدادی از کوچ‌های حرفه‌ای شکل گرفته است.

کیفکو این افتخار را دارد که با ترکیب موثر آموزش‌های مهارت‌محور، کوچینگ و منتورینگ، در کنار شما همراهان گرامی باشد تا یادگیری را در خود و سازمان‌تان نهادینه کنید و بتوانید آینده‌تان را آن‌گونه که می‌خواهید و دوست دارید خلق نمایید و بیافرینید.

تماس با ما